۱۳۸۹ آذر ۱۹, جمعه

اقدام زینبی: همراه با دختران و پسران سبز در دستجات عزاداری، شعار مرگ بر دیکتاتور را سرخواهیم داد

میرحسین از این واضح تر نمی توانست پیام بدهد. بر ماست که اقدامی زینبی کنیم. زینب چه کرد؟ میرحسین می گوید بپاخیزیم. با تعقل اما جسورانه. قدر این 10 روز را باید دانست. 10 روزی که از همین حالا،  لرزه بر اندام یزیدیان انداخته است

۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

بی جنبه بازی یک گروه، در مقابل اصرار بالاترین به قانونگرایی

از دیشب تا حالا، سایت بالاترین پر شده از لینک هایی در زمینه مداحی و ذکر و حدیث و مسائلی پوچ که اغلب آن ها حتی در برنامه های شبکه قرآن صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هم محلی از اعراب ندارد.
موضوع چیست؟ این که سایت بالاترین از کاربرانش می خواهد از توهین به عقاید یکدیگر بپرهیزند، کجایش مشکل دارد؟ بالاترین از بالاترینی ها چه می خواهد؟! شهریه؟ حق اشتراک؟ 
بالاترین فقط می خواهد که نه مذهبی ها به غیر مذهبی ها توهین کنند و نه غیر مذهبی ها به مذهبی ها. 
نه خداباوران به بی خدایان بی احترامی کنند و نه بی خدایایان به خداباوران. در این بین، نقد و به چالش کشیدن دیدگاه های دو گروه هم آزاد بوده و هست. اما هتاکی و فحاشی و تهمت و توهین، در هر حالتی و در هر شرایطی، در شان بالاترینی ها نیست.
حرکت بالاترین فی نفسه عاری از اشکال است. همان طور که با لینک های نژادپرستانه مقابله می شود و جای تقدیر دارد. 
دوستان، لطفاً بیش از این مخاطبان سایت را با لینک های اعجاب انگیزتان به خنده نیاندازید. 

۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

نیک آهنگ کوثر: زمانی که کاندیدای شورای شهر تهران شدم، از کشتارهای 67 بی اطلاع بودم

نیکاهنگ کوثر، گفتگویی تخیلی با مجله نیویرکر که به صورت نیمه اختصاصی و نیمه عمومی که به آن تعاونی می گویند انجام داد. کوثر در این مصاحبه گفت: زمانی که من در ایران بودم و برای عضویت در شورای شهر تهران به در و دیوار می زدم، به جان محمود فرجامی که هیچ کس برایم عزیز تر از او نیست قسم می خورم، هیچ اطلاعی از کشتار 67 و حتی اعدام ها و تیرباران های اول انقلاب و قتل عام کردستان نداشتم.
کوثر در ادامه افزود: البته چه فایده! هرچی سعی کردم از نردبان حکومت جمهوری اسلامی بالا برم موفق نشدم. قسمت نشد در شورای شهر، همنشین بزرگان و علمایی مثل محمود خسروی وفا، حسن بیادی، زریبافان و حبیب کاشانی بشم. حیف! آرزو به دلم موند و در حسرت خدمت به شورای اسلامی، سوختم و ساختم.
 در همین حین، خبرنگار نیویورکر هم گفت: نیکی جان از شما چه پنهون، تا الان احمدی نژاد 10 دفعه اومده آمریکا، ولی ما فقط 3 تا سوال می پرسیم ازش. یکی اسرائیل و دوم قضیه اتمی و سوم هم مسئله همجنس بازها. هیچ وقت سوالی درباره 67 و این جور مسائل ازش نمی پرسیم.
 اما وقتی خواستیم با شیخ شجاع مصاحبه کنیم، بعضی رفقای ایرونی که دستی هم در طراحی و اینا دارن، بهمون خط دادن که اینم بپرس بلکه یه کم بخندیم!

۱۳۸۹ شهریور ۹, سه‌شنبه

نه غزه, نه لبنان, جانم فدای ایران




ندانی که ایران نشست من است     جهان سر بسر زیر دست من است

همه یکدلانند و یزدان شناس        به نیکی ندارند از بد هراس

دریغ است ایران که ویران شود    کنام پلنگان و شیران شود

چو ایران نباشد تن من مباد        بر این بوم و بر زنده یک تن مباد

همه روی یکسربجنگ اوریم      جهان بر بد اندیش تنگ اوریم

همه سر بسر تن به کشتن دهیم    از ان به که کشور به دشمن دهیم

۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

نیک آهنگ کوثر: حمله گله ای سبزهای بالاترین نماد اکثریت است؟

مهدی جامی سردبیر سابق رادیو زمانه، در صفحه فیس بوکش که بیش از 800 عضو دارد و یک رسانه مجازی فعال است، بحثی را درباره کاریکاتور اخیر نیک آهنگ کوثر مطرح کرده است.
ذیل این بحث، کامنت های بسیاری از خبرنگاران و فعالان سیاسی درج شده است. مثل سامان رسول پور، عبدالقادر بلوچ، سراج الدین میردامادی، احسان نوروزی، خشایار جنیدی، محمود فرجامی، و... نظرات موافق و مخالف خودشان را ابراز کرده اند.
در این بحث، سراج میردامادی نوشته: این کارتون در بالاترین اینقدر منفی گرفت که حذف شد. خوب روزآنلاین هم باید نظر مخاطبین را در نظر بگیرد و نمی تواند در مقابل اکثریت مخاطبین خود مقاومت کند

نیک آهنگ هم پس از یک مجادله لفظی عجیب با محمود فرجامی، در ابتدای پاسخ خودش به سراج میردامادی نوشته: سراج! حمله سازمان یافته "گله ای" سبزهای بالاترین نماد اکثریت است؟ همه ارقامت اینچنین است؟ 

نیک آهنگ در ادامه نوشته: مگر رسانه باید کالایی تبلیغی باشد؟ من مانده ام جنابعالی که اگر ویدیویی از امام بیاید با مدرک که خشونت و اعدام را در سال ۵۸ تبلیغ می کند، می گویی مشکوک است، اما روی آمار جانبدارانه و حمله ای خارج از قانون بالاترین به عنوان واقعیت قسم می خوری؟ وقتی می گویم نگاه جانبدارانه جنابعالی و همراهانت مانع بهتر دیدن نقش رهبران سبز است، به همین دلیل است.

۱۳۸۹ خرداد ۲۰, پنجشنبه

کودتاچی ها سرزمینم را به آتش کشیده اند. 22 خرداد، خانه ای جز خیابان های شهر ندارم

میرحسین عزیز و شیخ شجاع دوست داشتنی، ما قطره های گمنام این دریای سبز، ضمن درک بیانیه منطقی و استراتژیک شما سران نازنین جنبش سبز،  جشن سالگرد کودتا را به کام حرامیان زهر خواهیم کرد.موسوی و کروبی عزیز، کدام یک از راهپیمایی های ما تاکنون مجوز داشته که سالگرد کودتا دومی اش باشد؟
ندا و سهراب و اشکان و مسعود هاشم زاده و حسین اخترزند و امیر جوادی فر و ترانه موسوی و کیانوش آسا و... اگر برای بیرون آمدن از خانه منتظر مجوز این حکومت خون خوار بودند، الان مثل همه ما زنده بودند.
موسوی و کروبی عزیز، این عکس ها را نگاه کنید. مثل کیهان و وطن امروز، فتوشاپ نیست. عکس هایی واقعی است از عاشورای تاریخی ملت ایران.
آتش را نگاه کنید. مثل نقشه ایران شده. ایران ما را به آتش کشیده اند و کمر به نابودی اش بسته اند.
ما توی خانه نخواهیم نشست. 22 خرداد، توی خانه می مانم! خانه ای که نامش خیابان های شهر است.


۱۳۸۹ خرداد ۱۰, دوشنبه

تصویر "خلاف عفت عمومی" که باعث تعطیلی روزنامه ورزشی گل شد



روابط عمومی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام كرد روزنامه ورزشی «گل» را به دليل انتشار  تصوير خلاف عفت عمومی توقیف کرده است.
اینا اغلب رسانه ها رو به بهانه خلاف عفت عمومی توقیف می کنن. اما هیچ تصویری بیشتر از تمثال نحس خ.ر خلاف عفت عمومی نیست.
روزنامه گل هم مثل همه روزنامه ها، هر روز یه ستون از بیانات احمقانه رهبر رو منتشر می کرد که من یکیش رو گذاشتم اینجا. مخلص همه دوستان

۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

بابا رسانه! تلویزیون واشنگتن، اظهارات تهوع آور سیداحمد خاتمی را با تصاویر محمد خاتمی پخش کرد

بعد از دسته گل صدای امریکا در پخش پرچم آذربایجان ج... ، تلویزیون واشنگتن یا همان وین تی وی، هم یک گاف بزرگ دیگر داد.
آن هم بعد از پخش تیزر این شبکه. تیزری که در آن مدیر شبکه دو دقیقه درباره فعالیت حرفه ای و اطلاع رسانی مدرن و آزادی خواهی و ... صحبت می کند.
سه گوینده در استودیو نشسته اند. خبر اظهارات تهوع آور سیداحمد خاتمی در نماز جمعه پخش می شود. خبری که حدوداً یک دقیقه است. اما در تصاویر، از ابتدا تا انتها، محمد خاتمی را نمایش می دهند!
جالب است که آن همه آدم که در تیزر شبکه نشان داده می شوند، آن همه به قول مدیر شبکه، متخصص و دانش آموختگان اطلاع رسانی مدرن، همچنین سه نفری که توی استودیو نشسته بودند، تا پایان برنامه متوجه نشدند که هرکی که سیبیل داره بابات نمیشه!

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

پیاده روی و کتک خوردن از میدون انقلاب تا آزادی دیگه کافیه. تظاهرات 22 خرداد را به صداوسیما بکشانیم

در این که تظاهرات 25 خرداد مثل پارسال از میدان امام حسین و انقلاب تا میدان آزادی خواهد بود بحثی نیست. اما برای تظاهرات بزرگ و تاریخی 22 خرداد که یک فرصت تاریخی کم نظیر است و نباید فرصت سوزی بشود، بهترین گزینه به دلایل زیر، خیابان ولیعصر است.
 تجربه بسیار موفق زنجیر سبز حامیان موسوی قبل از انتخابات و قدرت مانور مردم در اعتراضات پس از انتخابات، نشان داد که  ماموران رژیم در کنترل این خیابان، نسبت به خیابان آزادی چقدر ناتوان هستند. دلایلش هم مشخص است.
1- خیابان ولیعصر، از جنوبی ترین نقطه به شمالی ترین نقطه تهران وصل می شود. هرکسی از هر نقطه تهران به سهولت می تواند خود را به یک قسمت از خیابان ولیعصر برساند. در حالی که خیابان آزادی در عرض امتداد دارد.
2- تعداد زیاد میادین و کوچه ها و پارک های حوالی خیابان ولیعصر، کنترل کامل این منطقه را غیر ممکن می کند.
3- درهای خانه ها همواره به روی معترضین فراری از دست گاردی ها باز است. در حالی که در خیابان آزادی فقط مغازه و تعمیرگاه وجود دارد که آن ها هم روزهای تظاهرات، تعطیل می کنند!
4- گاز خوردن و باتوم خوردن دیگه کافیه. استقرار صداوسیما در این خیابان، باعث می شود یک حال اساسی هم به این نهاد دروغ پرداز کودتاچیان داده شود. یه وقت دیدین صداوسیما رو هم گرفتیم. چرا که نه!
5- وزارت کشور هم نزدیک میدان فاطمی است و باز می تواند در تیر رس مردم باشد که یک حال اساسی هم به دزدان آرای ملت بدهند.
6- بر خلاف خیایان آزادی که مسیرش پر از کلانتری و پایگاه بسیج و مقر برادران و خواهران عرزشی است، در خیابان ولیعصر شرایط خیلی بهتر است.
7- دلایل دیگه ای هم هست که نشون میده کتک خوردن و پیاده روی و گاز اشک آور خوردن در مسیر انقلاب تا آزادی دیگه کافیه. تظاهرات ملی رو این بار بکشونیم به خیابون ولیعصر، این جا دیگه ساندیس خورها نمی تونن ماجرای اسب تروا و خر تروا رو تکرار کنن.
تظاهرات ملی را به سمت رسانه ملی بکشانیم.   

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

آغوش باز و فراخوان صمیمانه میرحسین موسوی برای تمام اقوام ایرانی و هموطنان عزیزی که هنوز به جنبش سبز نپیوسته اند

 این صحبت های موسوی، چراغ سبز درخشانی است به هموطنان عزیزی که از قومیت های گوناگون ایران زمین، تاکنون به هر دلیلی که مسلماً موجه و محترم است، در پیوستن به موج خروشان اعتراضات مردمی علیه دولت کودتا و حکومت خودکامه، تردید داشتند.


مهندس موسوی که بخش عمده ای از سخنانش را به تحلیل مسائل آذربایجان اختصاص داده بود با اشاره به تاریخ معاصر آذربایجان، این خطه را سرزمینی دانست که باید همواره مسائل آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد و با اشاره به مکتب تبریز در حوزه مسائل سیاسی ، اجتماعی و فکری به اهمیت زبان های ملی و محلی تاکید کرد و ادامه داد: 
زبان ها و فرهنگ های متنوع از ذخایر این سرزمین است. زبان و بویژه زبان اوجی و شعر قابل ترجمه نیست و هر زبان ظرفیت هایی دارد که جزو سرمایه ها و ذخایر ملی محسوب می شوند و اهمیت این ذخایر فرهنگی در کشور کمتر از ذخایر مادی نیست. زبان مسئله ای نیست که با آن بشود آمرانه و بخشنامه ای برخورد کرد. رضاخان این کارها را با فرهنگ ها و اقوام کرد و شکست خورد و یکی از دلایل نفرت ملی از آن دوره به همین سیاست ها بر می گردد.
اصلاح طلبان آذربایجان شرقی در سفر به تهران همچنین به دیدار سید محمد خاتمی، مهدی کروبی، بهزاد نبوی و محسن میردامادی رفتند.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۶, دوشنبه

در پی نگارش نامه احمدی نژاد به اوباما روی دانه برنج، پاسخش روی یک دانه پشگل دریافت شد

در خبرها آمده بود، نامه گهربار محمود احمدی نژاد به اوباما، روی یک دانه برنج، ثبت تاریخی شده است.
به این ترتیب، بی ارزش ترین نامه تاریخ، رکورد کم حجم ترین نامه تاریخ را هم شکست. 

در همین راستا، طرف امریکایی ضمن خواندن برنج مربوطه، پاسخ را روی یک دانه پشگل نوشته شده و به آدرس کاخ کودتای احمدی نژاد ارسال کردند. 
همان طور که در تصویر می بینید، نظر به اهمیت این نامه، تصمیم گرفته شد 25 نسخه از آن تکثیر شده و رونوشت ها به این نهادها و افراد ارسال شود.
1- بعثه مقام عظمای وقاحت. ولی امر متجاوزین جهان. 
2- الی آخر: مجلس خبرگان رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام، سپاه پاسداران، پایگاه های بسیج سراسر کشور، سرکرگدن فیروزآبادی، سرجلاد رادان، لعنت الله ضرغامی، سردار احمقی مقدم، برادران دالتون ها (لاریجانی) و حیدر شجونی خرخره خور، روح الله حیوانیان، و بالاخره گاو عظمای ولایت: علم الهدی

۱۳۸۹ فروردین ۲۵, چهارشنبه

جمعه، 100 هزار نفر فریاد می زنند: درود بر تراکتور * مرگ بر دیکتاتور

 درود بر پرسپولیس، درود بر تراکتور، مرگ بر دیکتاتور
جمعه این هفته در لیگ برتر، تراکتورسازی تبریز میزبان پرسپولیس تهران است.
خوشبختانه کریم باقری هم سمبل و نماد اتحاد دو تیم در این میدان است.
البته هر دو تیم با تمام وجود بازی می کنند. اما هدف بزرگتر برای ما، گردهمایی عظیم دختران و زنان تبریزی و شهرهای مجاور دیار آذربایجان، در مجاورت استادیوم یادگار امام تبریز است.
اگر 100 هزار نفر شعار درود بر تراکتور * مرگ بر دیکتاتور را سر بدهند، تو دهنی محکمی به کاخ کودتاچیان مرکز نشین خواهد خورد.

۱۳۸۹ فروردین ۱۸, چهارشنبه

دولت کودتا بر طبل جنگ می کوبد. احمدی نژاد دفتر ریاست جمهوری را با چاله میدان اشتباه گرفته

واقعاً تاسف آور است. ببینید رییس دولت کودتا درباره رییس جمهور امریکا چگونه صحبت کرده! اگر این اظهارات را در هر سایت دیگری می خواندم باور نمی کردم. اما منبع خبر، بنگاه باتوم پراکنی فالس نیوز است.
احمدی نژاد خطاب به اوباما گفته است: شما تازه از راه رسيده‌ايد. يك مقدار صبر كنيد تا سرد و گرم را بچشيد؛ بدان گنده‌تر و گردن كلفت‌تر از تو نيز نتوانستند هيچ غلطي بكنند.
احمدی نژاد بررای مشروعیت بخشی به دولت کودتا، هیچ گزینه ای را مفید تر از کوبیدن بر طبل جنگ نمی داند. او طوری به اوباما می گوید تازه از راه رسیده ای که گویی یادش رفته خودش از پنجره خونین سپاه و بسیج، به قدرت رسید. 

نباید تعجب کرد. سال وقاحت مضاعف و رذالت مضاعف است دیگر!

۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

سرطان خلاقیت در شاعران بارگاه خامنه ای: در راه ولا، جان كه بر كف بايد * سال همت و كار مضاعف بايد!

روزی روزگاری شعرای دربار، وقتی می خواستند در مدح حاکم وقت شعر بگویند، نه تنها از عنصر خلاقیت هم بهره مند بودند، بلکه لابلای مدح و ثنای خود، از نیش و کنایه زدن به سلطان نیز واهمه ای نداشتند.
اما در این حکومت که شعر و ادبیات را هم مثل باقی امور، دولتی کرده و به لجن کشیده است، رباعیات مشعشع دو شاعر بسیجی دربار خامنه ای، بیانگر آن است که غیر از (عنصر کاسه لیسی)، هیچ یک از صناعات ادبی در آثارشان به چشم نمی خورد.




فارس نیوز نوشت: دو تن از شاعران آئيني با سرودن رباعي‌هايي از پيام رهبرانقلاب نسبت به نامگذاري سال 89 به عنوان سال همت مضاعف و كار مضاعف استقبال كرده‌اند.
در راه ولا، جان كه بر كف بايد
بنيان دفاع ز حق به يك صف بايد
فرموده رهبري است بر امت خويش
سال همت و كار مضاعف بايد
محسن غلامحسيني

ما مشعلي از عقيده در كف داريم
دل در گرو عترت و مصحف داريم
با مدح علي و لعن دشمن هر دم
هم همت و هم كار مضاعف داريم
جعفر شعباني

۱۳۸۹ فروردین ۹, دوشنبه

خبرگزاری ایرنا، خود فروختگی مضاعف و وقاحت مضاعف در سال 89 را آغاز کرد

یادداشتی ننگین و سرشار از توهین، درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی که امروز روی سایت خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران که البته دربست در اختیار دولت کودتاست قرار گرفت.
شرم باد بر خبرنگاران و نویسندگان این سایت، که نان خود را به خون ملت سرافراز ایران آغشته می کنند.

۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

خامنه ای بمیری*** سال 90 رو نبینی

این بزرگترین آرزوی من برای سال 1389 است. چراغ عمر سیدعلی خاموش شود و این آخرین پیام نوروزی اش باشد. هر وقت خواست بمیرد بمیرد اما جان بی ارزشش، به سال 1390 نرسد. آمین

۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

ملت سبز ایران از خزر تا خلیج فارس، فتوای ابلهانه خامنه ای درباره چهارشنبه سوری را به آتش کشیدند

از بابلسر خبر می رسد که لب دریا، در امتداد نوار ساحلی، مازنی های نازنین جشن باستانی را بر پا کرده اند. 
در تبریز، آذری های عزیز، در چهارراه آبرسانی دارند جشن چهارشنبه سوری را با شکوه هر چه تمام تر برگزار می کنند. 
تمام محله های اهواز، پل مارلان اصفهان، شیراز، تهران و ...
همه جای این سرزمین ستم دیده اما استوار، شراره های آتش می درخشید و زبانه می گرفت. 
 ملت ایران، از خزر تا خلیج فارس، امروز فتوای ننگین خامنه ای درباره چهارشنبه سوری را، در آتش سبزی که  افروختند، دود کردند و به هوا فرستادند.

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

اولین تصاویر از لشکرکشی رژیم برای چهارشنبه سوری سبز: گارد ویژه خامنه ای از جشن باستانی ما چه می خواهد؟

گارد ویژه ای که برای اجرای فتوای خامنه ای علیه چارشنبه سوری به خیابان ها ریخته.

این تصاویر را عصر امروز یک فرشته سبز و آزادی خواه، با پذیرش ریسک بسیار زیاد، از حوالی خانه شیخ شجاع، مهدی کروبی گرفته.

گاردی ها در کوچه ها پراکنده هستند. این ها از همین حالا مراقب پشت بام ها هستند که کسی الله اکبر نگوید!
یزیدیان فردا چه برنامه ای دارند؟!

۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

اگر فردا جشن باستانی ما را به هم بزنید، کاری می کنیم یادتان برود که راه قدس، از کربلا می گذرد یا چهار راه گلوبندک

آقای خامنه ای، واقعاً گمان می کنی، آیین باستانی و چند هزارساله چهارشنبه سوری را می توانی با یک فتوای ابلهانه، از صفحه تاریخ این سرزمین پاک کنی؟
ای سید فرتوت و رو به موت، به غلامان و خواجگان چماق به دستت بگو که فردا، در روز باشکوه چهارشنبه سوری، از جنوبی ترین نقاط شهر تا شمالی ترینش، در هر نقطه ایران، لحظه ای اگر تصور خام به هم زدن جشن آتش به سرشان بزند، کاری می کنیم که موقع دادن پیام احمقانه نوروزی ات، کلمه ها مثل سیگارت، توی گلویت بترکد. واژه ها همچون کاربیت، پف کند توی دهان معظم اله.  کاری می کنیم یادتان برود راه قدس، از کربلا می گذرد یا از چهار راه گلو بندک. 
می گویی نه؟ پس بنشین و خروش نور علیه تاریکی را نظاره گر باش.

۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه

مقامات محترم غربی، لطفاً بازداشتی های ایران را تفکیک مذهبی نکنید. تمام اسرای ما با هر زبان و قومیت و مذهبی که دارند از یک پیکر هستند

BBCPERSIAN  شنبه 22 اسفند: دولت آمریکا اعلام کرده که به طور فزاینده درباره 'آزار و اذیت' ایرانیان بهایی و دیگر اقلیت های دینی از جمله مسیحیان در این کشور نگران است.
پی جی کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، طی بیانیه ای رسمی گفته است که نیروهای امنیتی ایران در ظرف چند هفته گذشته، حداقل ۲۵ بهایی دیگر را بازداشت کرده اند.
او نوشته است: "ما در کنار جامعه بین المللی از ایران می خواهیم که به تعهداتش در قبال حمایت حقوق بشر و آزادی های اساسی همه مردم خود عمل کند.

 اصولاً جنس این گونه واکنش های غربی به نقض حقوق بشر در ایران، از نوع رفع مسئولیت است. گونه ای رایج از تشر بی فایده سیاسی که قرار نیست راه به جایی ببرد. این لفاظی ها و رجزخوانی های فیمابین دیپلماتیک البته کاملاً عادی و متداول است. اما زمانی مسئله ساز می شود که بدعت غلطی را پایه گذاری کند و متاسفانه، احتمالاً بی آن که غرب بخواهد دارد به جنبش سبز هم لطمه می زند.
همگان می دانند که مسئله هموطنان عزیز بهایی، معضل اصلی برای این حکومت و مسئله اصلی امروز ایران نیست. جنگ قومی و قبیله ای هم در ایران وجود ندارد و اگر بحث انتخابات آزاد به نتیجه برسد و دین در سیاست دخالت نکند، دنیا خواهد دید که مسیحی و یهودی و زرتشتی و مسلمان و ... در ایران، کنار یکدیگر زندگی خواهند کرد. 
این نوع کرکری خوانی غربی، به صورتی ناخواسته، دادن آدرس اشتباه به افکار عمومی جهان است. غربی ها زندانیان ما را تفکیک مذهبی می کنند. اما برای مردم ایران، تمام اسرای دربند رژیم با هر زبان و رنگ و قومیت و دین و مذهبی که دارند، از یک پیکر هستند.  
عجبا که غرب هنوز به طور دقیق متوجه نشده که اگرچه شیعه مذهب رسمی ایران است و حکومت ایران با شیعیان است، اما به لحاظ آماری، تعداد اعدامیان و دستگیر شده ها و تبعیدی ها و مهاجرین شیعه از سال 57 تاکنون، به هیچ وجه قابل قیاس با سایر مذاهب رسمی و غیر رسمی (از نگاه حکومت) نیست.
مقامات محترم غربی گویا هنوز متوجه نشده اند، جمهوری اسلامی بیش از هر مذهبی، پدر "شیعیان" را در آورده است.

۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

جنایت کارترین سرباز خاورمیانه از 2000 سال پیش تا امروز


توضیح غیر ضروری: این جا سیصد کیلومتر با خط مقدم فاصله داره

۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه

آقای کیارستمی اگر شما بازداشت شده بودید، جعفر پناهی الان دنیای سینما را روی سر خامنه ای خراب کرده بود

روزنامه ال پائیس نوشته است الان وقت حمایت از جعفر پناهی است. اما قبل از این یادداشت، شماری از سینماگران ایرانی مثل کیومرث پوراحمد، مهدی هاشمی، بهمن قبادی، محسن مخملباف، گلشیفته فراهانی و ... صراحتاً خواستار آزادی بی قید و شرط کارگردان برجسته سینمای ایران شده اند.
عباس کیارستمی مشهور ترین کارگردان سینمای ایران که اعتبار جهانی اش آن قدر زیاد است که ژولیت بینوش را در تهران، گوشتکوب به دست، پای سفره آبگوشت می نشاند، از 22 خرداد تاکنون هیچ انتقادی از سران رژیم مطرح نکرده. لب از لب باز نکرده و دم فروبسته است.

کسی هم از کیارستمی توقع ندارد که مانند مخملباف، خاری در چشم خامنه ای باشد. مانند مجیدی یا ضیاءالدین دری، فیلم تبلیغاتی میرحسین و شیخ شجاع را بسازد. مانند قبادی، مصاحبه های افشاگرانه علیه رژیم و جنایت هایش انجام دهد. نه! چنین توقعی نیست. اما کسی هم انتظار ندارد که ایشان هنگام بازداشت غیر قانونی، ضد انسانی و توهین آمیز جعفر پناهی سکوت اختیار کند. جعفر پناهی همانی است که فیلمنامه بادکنک سفید کیارستمی را کارگردانی کرد و فیلمی جهانی از آن ساخت. همانی که آفساید و دایره و طلای سرخ را پدید آورد تا دنیا ببیند که یگانه کارگردان نو آور سینمای ایران، کیارستمی نیست. هستند بزرگانی مثل قبادی و پناهی که ضمن یادآوری آموخته هایشان از کیارستمی، راه خود را در وادی سینما پیدا کرده اند. 
امروز اما کیارستمی همچنان به سکوت بی فایده اش ادامه می دهد. غافل از این که بازداشت پناهی، نه فقط حبس او بلکه در حقیقت به زنجیر کشیده شدن فرهنگ و هنر در ایران است.
آقای کیارستمی، این یادداشت را خواهی خواند. یا دست کم حلقه هواداران و حواریون پرشمار، خبرش را به سمع شما خواهند رساند. فراموش نکنید که فردا روزی اگر آزادی چتر زیبای خود را در مملکت ما بگشاید، فقط ده نمکی ها و شریفی نیاها و شمقدری ها و فرج اله سلحشورها نیستند که به کلی از جانب ملت طرد خواهند شد. خیر! سکوت فعلی شما، زجرآورتر از سانسورهای شمقدری و تیغ و قیچی بدستان ارشاد است.
شما همیشه می گویید شان هنر بالاتر از این است که آغشته به مسائل سیاسی شود. قبول. اما شان شما چطور؟ بالاتر از این است که درباره آزادی جعفر پناهی اظهار نظر کنید؟ شما اگر اراده کنید، می توانید جمعی از برجسته ترین سینماگران دنیا را به اتحادیه اروپا ببرید تا خواستار اقدام جدی کشورهای اروپایی در قبال نقض آشکار حقوق بشر در ایران شوند. می توانید با همان نشریات پاریسی که قربان صدقه تان می روند، مصاحبه کنید و به سهم خودتان، خامنه ای و ایادی خونخوارش را از ادامه جنایت هایشان برحذر کنید. 
اگر شما بازداشت شده بودید، جعفر پناهی الان دنیای سینما را روی سر خامنه ای خراب کرده بود.
شما سال 1365 گفتید و چه زیبا گفتید و دنیا را به حیرت واداشتید. حالا ما از شما می پرسیم. به راستی خانه دوست کجاست؟

۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

این سند نشان می دهد که تمام اقوام ایرانی از نگاه اکثریت بالاترینی ها، برادر و برابر هستند

نگاهی به لینک های برتر امروز بالاترین نشان می دهد که 9 مورد از 10 لینک برتر امروز، به توهین بی شرمانه روزنامه ولی وقیح، به هموطنان ترک زبان اختصاص دارد.
بالاترینی ها با امتیازهای قاطع خودشان به این لینک ها، نشان دادند که جنبش سبز روزبه روز به تکوین و تکامل بیشتری دست می یابد. شعار ما همیشه این بوده است که : ما همه با هستیم.

اهدای جایزه بهترین چهره پردازی در مراسم سینمایی دنیای تصویر، توسط علی کریمی (فوتبالیست) و شیلا خداداد


یازدهمين دوره جشن سينمايي تلويزيوني دنياي تصوير  در مركز همايش‌هاي برج ميلاد برگزار شد و مهدي‌ مهدوي‌كيا، حميد استيلي و علي كريمي از جمله اهالي فوتبال بودند كه به برخي از اهالي سينما تنديس حافظ دادند. براي جايزه بهترين چهره‌پردازي، علي كريمي بازيكن عضو استيل‌آذين و شيلا خداداد به روي صحنه رفتند و اين جايزه را "به خاطر باورپذيري و پرهيز از اغراق مرسوم در فيلم‌هاي جنگي " به مهري شيرازي براي "اتوبوس شب " اهدا كردند.
جايزه بهترين موسيقي متن فيلم را حميد استيلي و همايون ارشادي "به خاطر همسويي با فضا، قالب و نوع فيلم " به محمدرضا درويشي براي فيلم آتش سبز دادند.
قبل از اهداي جايزه يك عمر فعاليت هنري كليپي از آثار منتخب منوچهر اسماعيلي به نمايش درآمد و مهدي مهدوي‌كيا، امير كعبي، حسين هدايتي(مدير باشگاه استيل آذين) و چنگيز جليلوند به روي صحنه رفتند.
مهدوي‌كيا ضمن تشكر از برگزاركنندگان جشن اظهار اميدواري كرد كه اين گونه مراسم‌ها تداوم داشته باشد و هدايتي در سخناني گفت: به عنوان يك خدمت‌گذار در ورزش برگزاري اين جشن را براي هنرمندان تبريك مي‌گويم و اميدوارم هنرمندان و هنردوستان دست در دست هم كاري كنند تا شادي و نشاط در كشور افزايش يابد.

۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه

اگر فرصت چهارشنبه سوری را از دست بدهیم، تا 3 ماه آینده مناسبت خاصی در پیش نداریم

از 22 بهمن به بعد، با وجود این که همگی از عدم برنامه ریزی و انسجام ناراضی بودیم، اما برای چهارشنبه سوری، غیر از قضیه تخم مرغ های رنگی و آتیش سبز و رها کردن قایق سبز در زاینده رود که این آخری رو جرس ارسال کرده، هیچ استراتژی مشخصی رو ندیدیم.
دوستان عزیز بالاترینی، اگه چهارشنبه سوری رو هم از دست بدیم، مناسبت بعدی 22 خرداد هست که شاید در اون تظاهراتی داشته باشیم و شاید هم نداشته باشیم! یعنی یکسالگی کودتا. 
درباره 12 فروردین هم با توجه به تعطیلات نوروزی و این که ملت در فکر دم کشیدن پلو و جا افتادن خورشت برای 13 بدر هستند، بعید هست که اتفاق خاصی رخ بده. 
ما که از روزهای مذهبی و سیاسی مثل 13 آبان، روز قدس، نماز جمعه هاشمی، 22 بهمن و ... نگذشتیم، چطور ممکنه از فرصت چهار شنبه سوری که یک روز ملی و باستانی هست بی تفاوت بگذریم؟ من معتقدم باید در این روز، صدای اعتراض ما به قدری باید بلند باشه که عید رو بر کودتاچی ها زهرمار کنیم.
مثلاً بچه محل های ما در یکی از محلات جنوب شرقی تهران که برای لو نرفتن نقشه اسمش رو نمیگم، قراره یک درس خوشگل و ناز به پایگاه بسیج محله بدهند. البته پایگاهی ها هر سال تعدادی از بچه هارو به جرم رقص چهارشنبه سوری بازداشت می کردند. اما امسال کور خوندن. فرق فوکوله

۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

عکس یادگاری مزدور سینمای ایران با مزدور ماهواره ای

یکی از آن ور آب و یکی هم این ور آب، هر دو کمر خدمت به رژیم جمهوری اسلامی ایران بسته اند

خط اعتماد/ جانباز از تبریز: همیشه گفتم و ننوشتید، امروز که تعطیل شدید باز هم می گویم آقای خامنه ای، به زودی سرنگون خواهی شد

تلفن های روزنامه لحظه ای قطع نمی شدند. هنوز بعضی از اعضای تحریره هم مطلع نشده بودند که روزنامه توقیف شده اما با اشغال دائمی خطوط روزنامه روبرو شده بودیم. مردم در سایت های خبری مطلع شده و به همدیگر نیز خبر داده بودند که اعتماد توقیف شده.
جعفر گلابی مسئول خط اعتماد، از شدت ناراحتی بغض کرده بود. می گفت بعد از این همه سال، نمی دانم چطور می توانم تلفن هایی را یادداشت کنم که قرار نیست منتشر شود. هر بار یکی از ما گوشی را جواب می داد. نمی دانستیم ما باید به آن طرف خط روحیه بدهیم یا کسی باید باشد که به ما روحیه بدهد.
بچه ها یکی یکی از راه می رسیدند و بهت زده از این تصمیم دولت کودتا، به همدیگر دل داری می دادند. اما تماس های مردم واقعاً بی نظیر بود. 
احمد از شیراز، مجید از اصفهان، خانمی از مرند، خانواده شهید از ورامین، سیاوش از گوهردشت، سمیرا از تبریز، و صدها تلفن که در بین آن ها، حتی مسئولینی هم از روابط عمومی ها یا سایر بخش های ارگان و نهادهای مختلف بودند که ناراحتی خود را اعلام می کردند. 
اما مردم فوق العاده بودند. همگی خامنه ای و احمدی نژاد و دولت کودتا را مسئول مستقیم تعطیلی روزنامه اعتماد می دانستند.
اما جالب ترین تلفن، یک جانباز از تبریز بود. کسی که هر روز ساعت 2 تا 3 بعدازظهر به اعتماد زنگ می زد و به خامنه ای هشدار می داد. جانباز عزیزی که طی دو سال گذشته با برخی از بچه های روزنامه دوست شده. او هر دو پای خود را در راه ایران و انقلاب تقدیم کرده. اما امروز فقط یک خس و خاشاک است. او امروز از نگاه کودتاچی ها، یک مشت بزغاله و گوساله است.
جانباز عزیز ما بغض کرده بود. می گفت هیچ وقت حرف هایم را ننوشتید. به شما حق می دادم. پول تلفنی که هر ماه به خاطر تماس با شما می دادم از مستمری من بیشتر است. حرام مخابرات و سپاه باشد. اما حالا که تعطیل شده اید، از شما می خواهم که درد دل مرا روی قلب تان بنویسید و مطمئن باشید که این اتفاق خواهد افتاد. پا ندارم که آن روز به خیابان بیایم و جشن بگیرم. اما با همین چشم هایم آن روز را خواهم دید: آقای خامنه ای، به زودی سرنگون خواهی شد
خط اعتماد روزنامه ما مرد. اما خط اعتماد مردم به نظام، سال هاست که مرده

۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه

توقیف شدیم. اما خوشحالیم که الیاس حضرتی فهمید جنبش سبز بدون صراحت، محکوم به توقیف دائمی است

روزی که رامین به تحریریه اعتماد آمد را هیچ وقت فراموش نمی کنم. هیچ کدام از ما اعضای تحریریه فراموش نمی کنیم. وقتی الیاس حضرتی تصمیم گرفت عکس و خبر بازدید از رامین را به عنوان تیتر یک، روی جلد بگذارد، بسیاری مخالف بودیم. 16 آبان بود.

گفتیم، واضح است که اعتماد به زودی تعطیل خواهد شد. خون ما رنگین تر از اعتماد ملی نیست. نباید باج بدهیم. همان رویه معمول را ادامه بدهیم بهتر است. اما الیاس حضرتی پا توی یک کفش کرد که نه، اعتماد تحت هیچ شرایطی تعطیل شدنی نیست. 
به این ترتیب، عکس رامین و بازدید مزورانه اش از تحریریه رفت روی جلد.
یکی دو تا از بچه هایی که چند روز بعد رفتند زندان، به حضرتی معترض بودند که نکنید آقا، رامین همانی است که تخم لق هولوکاست را توی دهان احمدی نژاد شکسته. به او نمی شود اعتماد کرد. روزنامه ما را به زودی توقیف خواهد کرد. چه دلیلی دارد که عکس نحسش را روی جلد بگذاریم؟
حضرتی قبول نکرد. حضرتی سال هاست که حرف خودش را می زند. حفظ لوگوی اعتماد به هر قیمتی که شده، خواست و اراده او بوده. 
احمد غلامی و بهروز بهزادی هم از تصمیم حضرتی حمایت کردند.
این گونه بود که ما در این چهار ماه آخر، تعطیل نشده بودیم اما چیزی در همان ردیف بودیم. ما چنان بی اراده شده بودیم که حتی خبر زندانی شدن عبدالرضا تاجیک، کیوان مهرگان، مهسا حکمت و ... از همکاران تحریریه را هم نتوانستیم پوشش بدهیم. 
دوستان عزیزم، می دانید چرا امروز در عکس دسته جمعی مان خوشحال بودیم؟ می دانید چرا همگی  علامت جنبش سبز را به رخ دوربین کشیدیم؟ به این خاطر که چیزی را از دست نداده بودیم. روزنامه ما فقط عنوان اصلاح طلبی را به دوش می کشید اما محتوایش از تیغ سانسور، خونین و مالین شده بود.
ما امروز، هر چند که کمی دیر شده اما خوشحالیم از این که الیاس حضرتی و تفکراتی از جنس تحلیل های اعصاب خرد کن او، پذیرفته اند که صراحت با خشونت فرق دارد. جنبش سبز به صراحت بیشتری نیاز دارد. کاش ما سزاوارانه تر تعطیل می شدیم. نه این که هم از فرامین فاشیستی ارشاد تبعیت کنیم و هم تعطیل شویم.
دولت کودتا یک قدم هم ار خواسته های ضد بشری اش عقب نمی نشیند. ما چرا باید ار مطالبات انسانی مان کوتاه بیاییم؟


روزنامه های باقی مانده در حکومت ولایت وقیح: کیهان، وطن امروز، جمهوری اسلامی، ایران، اطلاعات، قدس، جوان و رسالت

ولی وقیح، حتی روزنامه اعتماد را هم تحمل نکرد. روزنامه ای که با سانسورهای بعد از انتخابات و کودتای 22 خرداد، به صورت نیمه جان منتشر می شد و خبرنگاران شاخصش در زندان هستند.
فارس نیوز نوشته:
سخنگوي كميسيون امنيت ملي مجلس با اشاره به پيگيري سوژه‌هاي بنگاه‌هاي خبري نظام سلطه توسط برخي رسانه‌هاي داخلي به گردانندگان اين رسانه‌ها توصيه كرد مراقب باشند در تور انحرافي رسانه‌اي غرب قرار نگيرند!
با توجه به تطیلی تمام روزنامه های اصلاح طلب، منظور کاظم جلالی احمق از روزنامه های خط سلطه، کدوم یک از این روزنامه ها هستن؟

۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

کشف یک نامه عاشقانه ایرانی از جیب معشوقه پس از 200 سال



مدیر جشنواره سعدآباد در اولین جشنواره تجسمی سنتی ایرانیان گفت: این نامه به همراه یک سکه تاریخی، در جیب یکی از لباس های زنانه عصر قاجار پیدا شده. 
200 سال قبل صاحب این لباس، دختری به نام گلپر بوده. 
نامه را مردی که حاجی نامیده شده، به گلپر داده. حاجی در نامه اش نوشته: حاجی همه چیز دارد. حاجی متموله است. حاجی تو را دوست دارد. تو حاجی را دوست می داری؟
حاجی ملک دارد. کاروانسرا دارد. حاجی باغ دارد. حاجی خوشگل است. 36 دندان پهلوی هم دارد. وقت آب خوردن گلویش معلوم است. اگر به حاجی مایلی آن وقت مادر منوچهر را طلاق می دهم.
در ابتدای نامه هم این شعر را نوشته است: بنویس دلابه یار کاغذ/ بفرست به آن نگار کاغذ/ نه سیم و نه زر نیاز داری/ پس گلپر خانم تو به جهان چکار داری؟

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

آقای احمدی نژاد، چقدر خوبه که آدم مادر عروس باشه، اما خرمگس معرکه نباشه

رییس جمهور غیر منتخب ملت ایران، در بیاناتی حکیمانه و گوهر بار در خاک کشور دوست و برادر سوریه فرمودن: ما در فارسی ضرب المثلی داریم که هرکی حرف بی جایی بزنه میگن دو کلمه هم از مادر عروس
اول این که: هرکی دیپلم متوسطه هم داشته باشه می دونه دو کلمه از مادر عروس، ضرب المثل نیست. ترکیب کنایی است. شما که دکتری چرا؟ شما که استاد دانشگاهی، شما که توی نامه بی جواب به جورج بوش نوشتی معلمی، شما چرا؟
دوم این که: ما در فارسی ضرب المثلی داریم... ببخشید یک ترکیب کنایی داریم که میگه: بر خرمگس معرکه لعنت. 
در نتیجه: چقدر خوبه که آدم مادر عروس باشه، اما خرمگس معرکه نباشه

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

هشت ماهه که میگین اتمام حجت با سران فتنه! پس معطل چی هستین؟ ما منتظریم تا رفراندوم واقعی خیابانی رو نشونتون بدیم

بدبخت های ترسوی کودتاچی، شما که حماسه ساندیسی 9 دی دارین. شما که حماسه داربستی 22 بهمن دارین. شما که 63 درصد رای دارین. شما که تئوریسین های عالیقدری مثل علم الهدی و رحیم مشایی و رامین و شجونی و حائری دارین. چرا معطلین پس؟ شما که کیهان و یامین پور و 20:30 و وطن امروز و بنگاه باتوم پراکنی فارس نیوز دارین.
شما که هشت ماهه هی میگین اتمام حجت با سران فتنه. آخرین فرصت برای سران فتنه. همش وعده وعید! پس چرا معطلین بدبخت های ترسو؟
تمام اطرافیان موسوی و کروبی رو دستگیر کردین. خواهرزاده بیگناه موسوی رو کشتین. برادر زنش رو گرو نگه داشتید. پسر کروبی رو تهدید به لواط کردین. خب چرا معطلید؟ چرا آخرین اشتباه جمهوری فاشیستی خودتون رو مرتکب نمیشید؟
موسوی و کروبی از جان گذشته هستن. ما هم منتظریم تا در صورت بازداشت این دو عزیز، آسفالت میدان پاستور محل اقامت دیکتاتورترین حاکم قرن رو شخم بزنیم.
راستی، شما که موش و سوسک رو فرستادین فضا، اگه آخرین اشتباهتون رو هم مرتکب بشین و موسوی و کروبی رو دستگیر کنین، خودتون کجا خواهید رفت؟ کاری می کنیم که حسرت سرنوشت اون سوسک و موش رو بخورید. 
به قول خودتون ملت ایستاده است. بدجوری هم ایستاده است. ما منتظرانیم! 

۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

هر روز از اسرای جنبش یاد کنیم. اکبر منتجبی و مسیح علی نژاد در تحریریه روزنامه شیخ شجاع، اعتماد ملی

 
اکبر منتجبی نفر اول از سمت راست، همچنان بازداشت است
عکس از تحریریه روزنامه اعتماد ملی، مدتی قبل از کودتای 22 خرداد
همه روزه با یادآوری نام و خاطره شهدا و اسرای جنبش سبز، نگذاریم که در هیاهوی اخبار، فراموش شوند

۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

رجب زاده کوچکترین مهره است. آمران جنایت در کوی دانشگاه، خامنه ای و احمدی نژاد و سپاه پاسدارن ولایت وقیح هستند

درباره این فیلم که خون از چشم های ما جاری کرده، فقط رجب زاده مقصر نیست. او یک قاتل کوچک و حقیر است. بقیه را نباید فراموش کرد. خامنه ای و پسرش، سپاه ولایت وقیح و محمد احمدی نژاد.
ننگ بر جمهوری کثیف اسلامی و فاشیستی سیدعلی خامنه ای

۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

دولت هلند به اون نازنینی سقوط کرد! محمود جان باش که چیزی نمانده صبح دولتت بدمد

محمود...آن چه ازهاری و شریف امامی و شعبون بی مخ و تیمسار نصیری و خلخالی و رادان و مرتضوی دارند، تو یک جا داری

برای جلوگیری از تکرار قضیه اسب تروا، لطفاً تا قبل از بیانیه مشترک موسوی و کروبی، از دادن هرگونه تز برای 4شنبه سوری خودداری کنید

به نظرم می رسه پوسترسازی و کارهای گرافیکی و دادن تزهای جور و اجور برای چهارشنبه سوری، اونم در شرایطی که هنوز مشخصاً نمی دونیم آیا جایی باید تجمع کنیم؟ آیا تظاهراتی در کار هست؟ آیا...، اتلاف انرژیه.
تز دادن و هشدار دادن و نظریه های آتش سبز و قاشق زنی و سوزاندن عکس این و اون، در مقطع فعلی بی نتیجه است. اگه چند روز صبر کنیم، شاید بیانیه مشترک موسوی و کروبی تعیین کننده باشه. البته شاید هم اونا اصلاً به این موضوع اشاره نکنن. در اون صورت می شه بالاترین رو پر کرد از تزهای توئیتری و فرندفیدی!

۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

آیت الله طالقانی می گفت مساجد به مستراح هم نیاز دارند. حالا جمهوری اسلامی، کل مساجد را تبدیل به مستراح کرده!

مرحوم آیت الله طالقانی وقتی دید که دارند شهر نو را خراب می کنند و زنان شاغل در خیابان جمشید را می کشند و می سوزانند و سر دست می گیرند و شادی می کنند، در نماز جمعه تهران به این موضوع اشاره کرد و برای این که نارضایتی خودش را نشان بدهد گفت والله مساجد هم به توالت نیاز دارند.
حالا به لطف و مدد کودتاچیان، کل مساجد کشور تبدیل به توالت شده اند. جایی که قبلاً بدون وضو کسی جرات نداشت وارد شود، حالا تبدیل شده به محل تجاوز! آن هم از نوع درتی سکس! هم کتک می زنند و هم تجاوز می کنند.
حتی پسر آیت الله کروبی از بزرگنام ترین مردان انقلاب اسلامی هم از منحرفان جنسی مساجد در امان نیست

۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

دکتر ابراهیم یزدی و کیوان مهرگان، دو نگین از اسرای جنبش سبز


حال دکتر ابراهیم یزدی وخیم است. از وضعیت کیوان مهرگان روزنامه نگار هم مدت هاست که خبری نیست. او هشتم دیماه توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. جالب است که دکتر یزدی هم یک روز قبل از او اسیر شد.
او مبتلا به بیماری سرطان پروستات است و تا به حال تنها یک بار موفق به تماس با خانواده، برای درخواست دارو شده است. در آخرین گزارشها در مورد او آمده است دکتر یزدی در پی فشار بازجویان به یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران انتقال یافته اما ساعتی بعد، علی رغم مخالفت پزشکان از بیمارستان به محل نامعلومی منتقل شده است. هر روز یاد اسرای جنبش را گرامی بداریم تا در هیاهوی اخبار روزانه، فراموشمان نشود که برای بیرون آوردن هر چه سریعتر این آزاده های سرافراز، به اتحاد و همدلی بیشتر و سازماندهی دقیق تر نیاز داریم.

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

ترک، کرد، لر، فارس، گیلک، ترکمن، بلوچ، و...22 بهمن ثابت می کنیم که ما همه با هم هستیم

 
ما همه با هم هستیم
تمام اقوام ایران، خواهان ایرانی آزاد هستند

۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

علم الهدی، شجونی، مصباح، حسینیان و مرتضی آقا تهرانی /قبل از انقلاب

آخوندهای درباری. همان هایی که نوع حکومت برایشان فرقی نمی کند. شغل ایشان لیسیدن و مواجب گرفتن و سکوت کردن است. چه محمدرضا شاه روی تخت سلطنت باشد و چه خامنه ای روی منبر حکومت.
راستی این آخوندها با استناد به کدام فتوا، در بوسیدن دست زن نامحرم مجاز هستند؟!
پاسخ: با استناد به همان فتواهایی که امثال شجونی را در جویدن خرخره و حسینیان را در قتل های زنجیره ای یاری کرد!

۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

تاکید روح الله حسینیان بر ساختن فیلم های امنیتی!


 خسرو خوبان دیروز:  بابا به والله ما خودمان یک زمانی قاتل بودیم!
خسرو خوبان امروز: بابا به والله ما خودمان یک زمانی فرانسیس فورد کاپولا بودیم.

متهم ردیف اول قتل های زنجیره ای از فیلم حاتمی کیا خوشش اومده. من اگه جای حاتمی کیا بودم حتماً به فکر فرو می رفتم که کجای کارم اشتباه بوده که یک جلاد و قاتل از من خوشش اومده. جالبه که خسرو خوبان، بعد از سلاخی و قصابی، علاقمندی های دلی هم داره. مثل فلاحیان، جلاد خامنه ای که یک زمانی آهو نگه می داشت!

البته حسینیان توضیح نداده که فیلم های امنیتی یعنی چی؟ هر چی فکر کردیم چیزی غیر از فیلم های بازحویی از زن سعید امامی به ذهنمون نرسید

۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

متکی اینجاست! ما سبزهای مقیم مونیخ یکشنبه 18 بهمن، استارت 22 بهمن تاریخی شما را از همین جا می زنیم

وزیر خارجه دولت کودتا، فکر می کرد می تواند بی سر و صدا بیاید و برگردد! حالا ما سبزهای مقیم مونیخ،  سفر خارجی متکی را به کامش زهر می کنیم.  بعد از دانشجویانی که به نوفل لوشاتو رفتند، بعد از به هم خوردن کنسرت خون در هلند و به هم زدن ضیافت کنسولگری در فرانکفورت، حالا ما سبزهای مقیم مونیخ به همراه دوستان آلمانی خودمان، یکشنبه 18 بهمن از همین مونیخ، استارت روحیه بخش و امیدآفرین خودمان را می زنیم، برای تظاهرات 22 بهمن باشکوه و تاریخی ملت ایران
در این کنفرانس، مک کین و جان کری و روسای جمهور زیادی حضور دارند. شاید آن ها تا به حال از نزدیک توانایی جنبش سبز ایران را ندیده باشند. ایرادی ندارد! نشانشان خواهیم داد.  

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

خدایا، از نوشین جعفری در چنگال متجاوزان کهریزکی محافظت کن



خبرنگار سرويس ادب و هنر روزنامه اعتماد بود.  بیست و دو سال سن دارد.  او عضو ستاد میرحسین بود اما در ماه های پس از انتخابات  هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشت.

۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

انتقاداتی که در کمال فروتنی، به بالاترین وارد می دانم

بالاترین صاحب نقشی کلیدی، غیر قابل انکار و درخور تقدیر در پوشش خبری و حتی پیشبرد مطالبات جنبش سبز است.
اما انتقاداتی که بیشترش فنی هم هست را در کمال فروتنی به بالاترین وارد می دانم. حالا که با فرا رسیدن 22 بهمن، احتمال گسترده تر شدن جنبش سبز وجود دارد و پس از دهه فجر، بعید نیست که حکومت به لحاظ تاکتیکی وارد فاز جدیدی بشود و شدت خشونت را حتی وحشیانه تر بکند، امیدوارم این مشکلات فنی هم به همت نخبگانی که بالاترین را راه انداخته اند و شما بالاترینی های خلاق و عزیز، برطرف بشود.



1- هفته قبل ذیل مطلبی از سایت خودنویس که آقا مهدی بنیانگذار بالاترین هم به آن لینک داده بود، کامنت های جالبی بود مبنی بر این که جو عمومی بالاترین، یک مقداری احساسی است.

بد نیست وقتی خبر اعدام ها یا بازداشت ها را می خوانیم، بلافاصله انگشت را نبریم روی کیبورد. بهتر است چند دقیقه ای دقیقه صبر کنیم تا مطلبی که می خواهیم بفرستیم بالاترین، فقط تورم رگ گردن و خون گرفتن جلوی چشم ها نباشد.

2- دائماً مطالبی می بینیم از این نوع: آقای موسوی که عقیده داری فلان، اما من عقیده دارم بهمان.

بله، "آزادی بیان" شناسنامه و هویت بالاترین است. اما بالاترین، قرار نیست فقط سکوهای هاید پارک لندن باشد که هر تلنگر ذهنی را در تیراژ وسیع، هوار بزنیم. این جا هم مثل جنبش سبز، کسی متکلم وحده نیست. قرار است شنونده هم باشیم. یاد بگیریم. تصورات اشتباه خودمان را اصلاح کنیم و اطلاعات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... مان را هم افزایش بدهیم.


3- وقتی می خواهیم رای قرمز بدهیم، نوشته شده است: تیتر، توضیح یا پخش نامناسب. نقض حریم خصوصی. توهین آمیز. خبر غیر واقعی، تکراری
در قوانین بالاترین که در دسترس عموم است، تفاوتی بین این تخلف ها دیده نمی شود. یعنی تکراری بودن لینک با تیتر، توضیح یا پخش نامناسب، هر دو به یک اندازه "قانون شکنی" محسوب می شوند.
همه ما در طول روز، بارها با لینک های تکراری روبرو می شویم. اگر فرضاً گزارش تخلف همه آن ها را رد کنیم، آیا همگی بسته می شوند؟ در بلاگ بالاترین به این موضوع پرداخته شده و ما هم محدودیت ها را درک می کنیم. اما به هر حال اگر قوانین در این خصوص روشن است، چرا جزئیاتش اعلام نمی شود. اگر به طور مثال جاهایی هست که می شود تخفیف داد، آن هم جزئیاتش روشن نیست. یعنی نمی دانیم مبنای قضاوت به طور کامل با قانون است یا گاهی مصلحت های شفاهی هم دارد؟


4- قضیه "تیتر، توضیح یا پخش نامناسب" در بالاترین، زبانم لال، شبیه قضیه "تشویش اذهان عمومی در جمهوری اسلامی" شده. چون هر دو جزئیاتش در دسترس عموم نیست و هر دو فرصت دفاع به متهم نمی دهند.


5- هفته قبل حساب کاربری من به خاطر "تیتر، توضیح یا پخش نامناسب" به مدت یک هفته بسته شد. در حالی که همه روزه با یک شمارش ساده، دست کم 50 تا لینک در بالاترین منفی می گیرند چون "تیتر، توضیح و پخش نامناسب" داشته اند. آیا حساب کاربری تمام ارسال کنندگان، یک هفته مسدود می شود؟ اگر 5 کاربر به لینک من منفی دادند، 225 کاربر هم مثبت دادند. چرا خواست اکثریت، برای تخفیف در مجازات من لحاظ نشد؟
در حالی که نمونه هایی سراغ داریم که کرور کرور منفی گرفته اند و به زودی مجدداً لینکی از همان نوع ارسال کرده اند!
تنها پیامد یک هفته محرومیت، این بود که نتوانم در وقایع چهلم آیت اله منتظری، اعدام ها و همچنین درگیری در نوفل لوشاتو، اطلاع رسانی کنم.

ضمناً طبق قوانین صریح بالاترین، "لینک هایی که یک مطلب را، بدون دلیل مشخص و موجه، عینا از جای دیگر نقل قول می‌کنند جایی در بالاترین ندارند" اما در اجرا آیا همین گونه هست؟ این حجم انبوه مطالب و لینک های تکراری از کجا سرازیر می شود به بالاترین؟
پیشنهاد: بهتر نیست به جای بستن یا مسدود کردن اکانت کاربران، از امتیازات روزانه آن ها کم کنیم؟ مثلاً 200 امتیاز برای لینک تکراری. 500 امتیاز برای لینک توهین آمیز و ...

بالاخره داغ و درفش اگر جواب می داد، جمهوری اسلامی الان بهترین حکومت دنیا بود!


6- بالاترین "تیتر محور" شده. زبانم لال و بلا تشبیه، از این لحاظ آدم را گاهی یاد مجله های زرد می اندازد. یک تیتر جذاب بزن، حتی اگر محتوا هم نداشته باشی خیالی نیست! شاید به این خاطر که طبیعتاً وقت کم است و هر لحظه ممکن است اینترنت قطع شود و فیلتر شکن لعنتی هم ریپ بزند، سریعاً تیترها را می خوانیم و مثبت و منفی های کتره ای می دهیم.
مطالب بلندی که تیتر جذاب ندارند، فقط در صورتی امتیاز می گیرند که نویسنده سرشناس یا ارسال کننده سرشناس داشته باشند.

7- دائماً منفی هایی می بینیم که داد می زند مطلب را نخوانده. مثلاً منفی توهین آمیز داده. در حالی که نیت ارسال کننده این بوده که ما ببینیم مثلاً روح الله حسینیان در صحبت هایش به خاتمی توهین کرده، نه این که خودش بخواهد توهین کند.

8- نکته بعدی درباره فحش و دشنام است. دروغ چرا. خودم هم دو یا سه بار این کار ناپسند را انجام دادم. اما انصافاً وقتش نرسیده که همه ما بالاترینی ها، یک بار برای همیشه بساط فحش و کلمه های آب نکشیده را چه در کامنت ها و چه در لینک ها جمع کنیم؟

9- با محدودیت ها و بگیر و ببندهای رژیم، ارسال لینک از داخل ایران هفته به هفته کمتر می شود. ای کاش جذب کاربران جدید خصوصاً از داخل، زودتر عملی شود تا لطمه ای به شبکه عظیم اطلاع رسانی شهروندان خبرنگار وارد نشود. ضمناً نمی دانید چقدر غم انگیز است که دوست داری کامنت بگذاری اما چون عضو نیستی: بخش ارسال نظرات غیر فعال شده است!

۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

خامنه ای ملت ایران را به باج خواهی متهم کرد!





خس و خاشاک و بزغاله و گوساله بودیم. حالا باجگیر هم شدیم. خ.ر در مازندران درباره اعتراضات به حق مردم ایران گفت: از من باج می خواهند اما من باج نمی دهم!
ای رهبر دیوانه، ما باج نمی خواهیم. ما سرزمینمان را می خواهیم و به زودی از تو پس می گیریم. اگر تا امروز نفهمیدی، 22 بهمن می فهمی از نگاه ما ملت سبز ایران، بزرگترین دشمن این ملت نه اسراییل است و نه انگلیس، بزرگترین دشمن این ملت خودت هستی

چرا لاریجانی ها توی بالاترین اسم ندارن؟ نظرتون درباره ل .ج .ن چیه؟




چرا لاریجانی ها توی بالاترین اسم ندارن؟ نظرتون درباره ل .ج .ن چیه؟



به خامنه ای میگیم خ. ر به احمدی نژاد هم میگیم ا.ن . به لباس شخصی ها هم میگیم ل.ش


اما چرا به این لاریجانی ها که همگی با هم شدن عمله کودتا، لقبی داده نشده تا الان؟
با ل.ج.ن موافقید؟ جواد ل.ج.ن
علی ل.ج.ن و
باقر ل.ج.ن
و....

۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

اگر این دولت مشروع است، یعنی تا چهار سال دیگر باید احمدی نژاد را تحمل کنیم؟




شیخ شجاع آن قدر برای این جنبش زحمت کشیده که به خودم اجازه نمی دهم در درایت او شک کنم. اما حق دارم بپرسم معنای مشروعیت بخشی به دولت چیست؟ الان حسین کروبی در بی بی سی گفت می خواهیم مجلس بنواند نظارت دقیق تری به دولت داشته باشد! عجب حرف بی ربط و چه انتظار مضحکی

۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه

بیت آیت الله منتظری را در مراسم چهلم تنها نگذاریم، جمعه 9 بهمن. قم، بلوار شهید منتظری





زمان و مکان مراسم چهلم آيت الله منتظری

‏بسمه تعالي ‏

‏‏ ‏چهل روز از رحلت جانگداز عبد صالح خداوند، اسطوره مجاهدت و مقاومت ، بزرگمرد عرصه فقاهت ،‏ ‏حضرت آيت الله العظمي منتظري (رضوان الله تعالي عليه) مي‎گذرد.
‏ ‏چهل روز پيش ، آن فقيه بزرگوار، مشتاق و سبكبار، نداي (فادخلي في عبادي وادخلي جنتي) حق را لبيك‏ ‏گفت و امتي را ناباورانه ، عزادار و داغدار خويش نمود; و اينك در چهلمين روز فراغش به سوگ‏ ‏مي‎نشينيم .
‏ ‏به سوگ مي‎نشينيم به ياد آن قلب هميشه تپنده تاريخ ، كه در برابر تمامي جور و ستمي كه بر او مي‎رفت‏ ‏اسوه صبوري و پايمردي و استواري بود، اما تحمل و توان مشاهده كوچكترين ظلمي را در حق هيچ‏ ‏انساني نداشت ، هر انسان با هر مسلك و عقيده و مرام ; او كرامت انساني را بسيار ارج مي‎نهاد. به پيروي‏ ‏از مولاي خود حضرت علي (ع)، پست و مقام را تا زماني ارزشمند مي‎دانست كه بتواند حق مظلومي را‏ ‏بستاند و پناه بي پناهي باشد يا باطلي را از جامعه بزدايد.
‏ ‏چهل روز است كه روح پر فتوح آن عزيز به معراج رفته و در جوار رحمت الهي مأوا گرفته است .
‏ ‏ضمن عرض تقدير و تشكر از حضرات مراجع عظام و علماي اعلام ، دانشگاهيان و روشنفكران و كليه‏ ‏اقشار ملت بزرگوار كه با ارسال پيام و بزرگداشت آن مرجع عاليقدر، مقام والاي علم و حريت را ارج‏ ‏نهادند، مراسم اربعين آن فقيد سعيد را با توجه به تضييقاتي كه متأسفانه وجود دارد، بدين گونه به اطلاع‏ ‏می رسانیم‎

‏ ‏زمان : جمعه ‏1388/11/9‏ ، ساعت 3 الي 5 بعدازظهر

‏ ‏مكان : قم ، بلوار شهيد محمد منتظري ، دفتر و بيت فقيه عاليقدر

بيت آيت الله العظمي منتظري

۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

کودتا در برنامه رو به فردا، مناظره ها تبدیل به تک گویی قاتلان شد




چه زود جا زدند کودتاچیان. علاالدین بروجردی و روح الله حسینیان! دو قاتل از تیم کودتای خامنه ای. واقعاً که عجب مناظره ای

۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

چاپخانه مرکزی کودتاچیان را بیشتر بشناسیم




نشریه همت همان جایی چاپ شده که شعار های مرگ بر موسوی و مرگ بر کروبی را در تیراژ وسیع، برای تظاهرات ساندیسی 9 دی ماه چاپ کرده بودند. آن جا در اصل متعلق به مهدی اسماعیل تبار است. فردی که با رانت های دولتی، مولتی میلیاردی دست نیافتنی در عرصه مطبوعات شده و مجله خنثای خانواده سبز را منتشر می کند. هرمز شجاعی مهر هم شریک اوست. این چاپخانه دقیقاً جنب شهرک سینمایی غزالی است و اگر همین الان هم سری به آن جا بزنید، بنر بزرگ محمود احمدی نژاد را مقابل در ورودی اش ملاحظه می کنید

۱۳۸۸ دی ۲۱, دوشنبه

مهدی کروبی: با چاقو و قمه به جان مردم در تهران و مشهد می افتند و بعد حکم محاربه برای دیگران صادرمی کنند




مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی در نامه ای سرگشاده خطاب به "ملت آزاده وعزادارایران" ضمن تقبیح عملکرد نظامیان و لباس شخصی ها، راهکارهای خروج از شرایط فعلی را در پنج بند مطرح کرد.

به گزارش سایت سحام نیوز، متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

بسمه تعالی

ملت آزاده و عزادار ایران؛

آنچه در عاشورای حسینی بر این ملک و دیار رفت، مایه نگرانی و آزردگی هر انسان آزاده و مسلمانی بود؛ آنچه از خشونت عریان به چشم دیدیم و آن کشتار بیرحمانه چیزی نبود که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت.خشونت برخی نیروهای حافظ امنیت و ارزان شدن جان آدمیزاد بدانجا رسیده است که در ظهر عاشورا در جمهوری اسلامی ایران با خودرو انتظامی ، مردم زیر گرفته می شوند و از بلندی پرتاب می گردند و سینه آنها را هدف گلوله قرار می دهند؛ لابد به آن دلیل که از رای خود پرسیده و صدایی برای حق خواهی بوده اند. و با این حال زبان ها را بسته می خواهند تا صدای دلخراش این جنايت به گوش ها نرسد. گویی که خدا ناظر بر این رفتارها نبوده است و آنچه بر عزاداران حسینی رفته را ندیده است. و گیریم که همگان را با ارعاب و تهدید به سکوت وادارند اما با فیلمها و تصاویری که جان دادن شیعیان حسینی در روز عاشورا را به تصویر می کشد و تصویری که به نام جمهوری اسلامی برای آیندگان به یادگار خواهد ماند چه می توان کرد؟ به راستی که بر این ماتم باید گریست.



حوادث بازداشتگاهها و ماجرای کهریزک و خشونت به زنان و دستگیری های فله ای و دادگاههای فرمایشی و ارعاب تئوریزه شده کم بود که دست آقایان به خون مردم در روز عاشورای حسینی نیز آغشته شد. طنز ماجرا اما آنجاست که طلبکار هم می شوند. دست پیش می گیرند مبادا که پس بیافتند. شب عاشورا به حسینیه جماران یورش می برند و با این حال از شکسته شدن حرمت امام و عاشورا نیز سخن می گویند. با چاقو و قمه به جان مردم در تهران و مشهد می افتند و بعد حکم محاربه برای دیگران صادرمی کنند. مواجب بگیران را به جان مردم می اندازند و مردم را فریب خورده و مزدور اجنبی می خوانند. منتقدان خود را منافق می نامند و کسی را روانه زندان می کنند که پدرش شهید مظلوم آیت اله بهشتی، قربانی منافقین بوده است. او را بازداشت می کنند آن هم در دانشگاه و در سر کلاس درس. البته آقایان حرمتی نیز برای دانشجو و دانشگاه باقی نگداشته اند و دانشگاه را پادگان کرده اند. دیدیم که چگونه در شانزدهم آذر ماه به دانشگاه قشون کشی کردند و دانشجویان را روانه زندان ساختند.



مردم ایران چه شیعه و چه سنی همواره احترامی خاص برای اهل بیت و مراسم مذهبی در ایران قائل بوده و هستند. آنچنانکه مسیحیان نیز در عاشورای حسینی نذر و نیاز خود را ادا می کنند و بی حرمتی به عاشورا در مملکت ما امری بی سابقه بوده است. البته شکستن حرمت عاشورا اگر از کسی سرزده باشد نیز محکوم است و پرواضح است که ارتکاب چنین اتهامی باید در دادگاه صالح رسیدگی ومطابق قوانین کشور مرتکبین مجازات گردند اما آقایان به عینه حرمت عاشورا را شکسته اند و با این حال مردمی چنین نجیب را به شکستن حرمت عاشورا متهم می کنند؛ انگار ندیده اند که شهیدان ما در عاشورای امسال لباس سیاه بر تن داشتند. گناهی را با گناه دیگر می شویند و یک دروغ را با دروغ دیگر تکمیل می کنند. گویا برای هدفی مقدس می توان دروغ را بر دروغ انباشت. آقایان از اندیشه ماکیاولی تنها همان جمله را خوب آموخته اند که هدف وسیله را توجیه می کند. دروغ می گویند اما تا به کی؟





همه اینها را انجام می دهند و جالب است که آنقدر احساس ترس و تنهایی می کنند که علما و چهره ها را در تنگنا قرار می دهند تا بیایند و با مظالم شان همراه شوند. امامان جمعه را بسیج می کنند تا در حرکتی هماهنگ به میدان بیایند و منتقد معترض را محارب بخوانند و راه را برای یک سناریوی از پیش طراحی شده دیگر بگشایند. معنای همه چیز وارونه شده بود که محارب نیز بر آن افزوده شد. نمی دانستیم که طلب کردن رای خود و اعتراض به دزدی سیاسی نیز از نگاه آقایان مساوی با محاربه و مصداق مفسد فی الارض است. تقسیم مردم به شهروند درجه یک و دو و خس و خاشاک کم بود که مردم را بزغاله و گوساله نیز نامیدند. مرحبا به این جسارت و بی پروایی!





خدایا تو شاهد باش که برای چهار روز حکومت چه آبرویی از اسلام و انقلاب بردند و چه ارزان موجبات تنفر مردم از روحانیت را فراهم کردند. خدایا تو شاهد باش که چگونه یک جدال سیاسی را به یک جنگ مذهبی تبدیل کردند تا بتوانند به نام دین، حق خواهی سیاسی مردم را سرکوب کنند. کار ما بدانجا رسیده است که یک گروه سیاسی به نام جامعه مدرسین اطلاعیه می دهد و یک مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی یوسف صانعی را از مرجعیت سلب می کند. جامعه مدرسین فعلی گویا تصور می کند از همان جایگاهی رفیعی برخوردار است که جامعه مدرسین پیش از انقلاب و در ابتدای انقلاب برخوردار بود. برخی از اعضای تازه به دوران رسیده جامعه مدرسين در غیاب اساتید گرانقدر بر اين خیال خام‌اند که یک مرجع را با یک اطلاعیه می توان از مرجعیت به در کرد. در حکومت اسلامی به مسجد و منزل و مدرسه عالم مجاهد آیت الله علی محمد دستغیب به خاطر اظهار نظری حمله ور میشوند و مردم را با توسل به زور از مسجد بیرون و خانه خدا را پلمپ می کنند. به نام مذهب، حکومت می کنند و با این حال چنین آبرو از مذهب می برند.





در این آشفته بازار اگر چهره ای همچون جناب آقای میرحسین موسوی نیز نجیبانه پیشنهادهایی را برای عبور از بحران پیشنهاد می کند پاسخ او هتاکی و توهین هایی است که از هر سو سرازیر می شود. گویی برخی از دست اندرکاران امور نه تنها تمایلی به آرامش ندارند که نان خود را در تنور بحران و آشوب و سرکوب می بینند و راه توفیق خود در قدرت را صرفا با وجود چنین شرایطی گشوده می یابند و بحران را با بحرانی دیگر پیوند می زنند. حال آنکه خروج از بحران در گرو اجرای کلیه اصول قانون اساسی است ؛ امری که شرط اساسی آن استقلال قوه قضائیه و اجتناب از سیاست در امر قضاوت است؛ همچنان که امام بزرگوار نیز فرمودند “قوه قضائیه قوه ای است مستقل و هیچ مقامی حق دخالت در آن را ندارد” و “قضات نیز نباید گوش به هیچ کس بدهند”. ما کجا و توصیه حضرت امام کجا!



آری، عده ای بر این گمان اند که با بستن تمام روزنه های اصلاح و دربند کردن تمام اصلاح طلبان، چراغ اصلاح طلبی خاموش خواهد شد و پرچم مبارزه با دروغ و فریب بر زمین خواهد افتاد. من اما شهادت می دهم که ارعابها و تهدیدهای روزافزون، نه تنها مرا در پیمودن مسیری که در پیش گرفته ام سست تر نکرده که راسخ تر کرده است و به واسطه ایمانی که به راه خویش دارم خود و فرزندانم را آماده هر گونه مصیبتی نیز ساخته ام. به نظر اینجانب خروج از بحران دامنگیر فعلی توجه به موارد ذیل خواهد بود:



1- اعتراف و توبه ظالمان و بخشش مردم: آنانی که مسبب مظالم عاشورای حسینی و حوادث پس از انتخابات بوده اند باید توبه کنند نه آنهایی که برای احقاق رای خود شهید داده اند. آنهایی باید توبه کنند که چوب حراج بر ثروت ملی کشور زده اند و از کیسه مردم حاتم بخشی کرده اند و مردم را در فقر و تنگدستی رها کرده اند. آنهایی باید توبه کنند که افراد بی صلاحیت را تایید صلاحیت کردند و افراد واجد صلاحیت را رد و مردم را از حق انتخاب کردن محروم ساختند و برای تغییر رای مردم جواز صادر کردند و اعتراض مردم را با گلوله سرکوب نمودند. آنهایی باید توبه کنند که دانشجویان را از تحصیل محروم کردند و بی دانشان را بر صدر نشاندند. توبه ظالمان اولین راه بازگشت آرامش به کشور و تسکین دل های داغدیده است. مردم ایران اهل زیاده خواهی نیستند. توبه کنندگان را که به گناه خود اعتراف کنند خواهند بخشید اگرچه ظلم آنها را فراموش نخواهند کرد. نه کسی به دنبال انتقام است و نه انتقام گیری درمانی بر ظلمهای رفته بر مردم خواهد بود.



2- انحرافی که از انقلاب ایران صورت گرفته باید اصلاح شود. انقلاب را بی شک صاحبان قدرت منحرف کرده اند و نمی توان بار این انحراف را بر دوش مردم گذاشت. اصلاح این انحراف نیز تنها در گرو اجرای قانون اساسی و کنوانسیون های بین المللی است که ما آنها را امضا کرده و به اجرای آنها متعهدیم. آزادی مطبوعات و به رسمیت شناختن فضای نقد و نقادی ، آزادی زندانیان سیاسی و حاکمیت حقوق ملت حرکت در مسیر اصلاحی است. نمی توان افراد را به صورت فله ای بازداشت و محاکمه کرد و بدون وکیل و هیات منصفه و به صورت غیرعلنی و در فضایی امنیتی و بدون رعایت اصول آیین دادرسی هر اتهامی را بر آنها بار کرد و با این حال دم از انقلاب و جمهوریت و اسلامیت نیز زد. انقلاب ما به انحراف رفته است و این انحراف تنها با به رسمیت شناختن آزادیهای مصرح در قانون اساسی اصلاح خواهد شد.





3- پرهيز از خشونت : احیای آزادی ها و مبارزه با استبداد را تنها با ابزار اصلاحات می توان پیش برد. ما معتقد به اصل ولایت فقیه و جمهوری اسلامی متکی بر آرای 98 درصدی هستیم نه جمهوری اسلامی ای که ارزشی برای رای مردم قائل نیست. بر این اساس ما معتقد به اصلاحات و مبارزه غیر خشونت آمیز برای بازگرداندن قطار انقلاب به ریلی هستیم که از آن خارج شده است. برای پیش برد مبارزه ای مسالمت آمیز نباید به دامان خشونت افتاد. اگرچه من اطمینان دارم که برخی از دست اندرکاران امور از افزایش خشونت استقبال می کنند چه آنکه آنها تنها در فضایی آکنده از خشونت است که می توانند راه را برای سرکوب بگشایند. از اینرو پرهیز از خشونت اصلی اساسی در حق خواهی اصلاح طلبانه ما بوده است و خواهد بود.





4- ریشه یابی و علت یابی حوادث اخیر: دستگاههای امنیتی بهتر است که به جای پروژه های نخ نما شده و اعتراف گیری های بی حاصل به دنبال ریشه یابی اتفاقات باشند. به فرض که مردم معترض رفتاری تندتر از انتظار نیز در روز عاشورا از خود نشان داده باشند باید به سراغ علت ها رفت نه نتیجه. کلام خداست که ” فریاد توام با تندی را دوست ندارد مگر آنکه فریاد مظلوم باشد”. اگر خشونتی از سوی برخی از مردم سرزده است باید دید که چه برخوردی با آن جمعیت میلیونی در بیست و پنجم خرداد که تنها شعارشان سکوت بود صورت گرفت که آنها چنین تغییر مشی داده اند؟ آیا اگر خشونتی از سوی برخی معترضین صورت گرفته باشد نتیجه خشونت برهنه و ظلمی نیست که بر آنها روا شده است؟ دستگاههای امنیتی به جای آنکه در توجیه حوادث و سناریوی ذهنی خود بر دایره بازداشت ها بیافزایند بهتر آن است که ریشه این مظالم و خشونت ها را شناسایی کنند؛ که از دیدگاه اینجانب ریشه این اتفاقات و مظالم و عصبانیت مردم نیز به انتخابات ریاست جمهوری 84 بر می گردد؛ انتخاباتی که نقطه آغازی در نادیده گرفتن رای و حق مردم بود.



5- من مهدی کروبی آمادگی خود را برای مناظره با هر نماینده ای از سوی حکومت اعلام می کنم تا مشخص شود که این انقلاب را چه کسانی به انحراف بردند و مسئول مظالم رفته بر مردم چه افراد و گروه هایی هستند. ما را منافق و فتنه جوی و وابسته به دولتهای غاصب وسلطه جو خوانده اند. شیوه ما البته این نیست که مخالف خود را منافق و ضدانقلاب و برگشته از اسلام بخوانیم. اما تنها یک مناظره واقعی که مردم نظاره گر مستقیم آن باشند روشن خواهد ساخت چه کسی با حق است و چه کسی بر حق؛ چه کسانی از منافع ملي، عزت و سربلندی مردم بزرگ ایران و آرمان هاي امام فاصله گرفته و چه کسانی هنوز بر آن آرمان ها پایبند هستند. در این میان داوران اصلی مردم خواهند بود و چه داوری بهتر از مردم.

مهدی کروبی

21 دی ماه 1388

۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

شواهد پنجگانه، از بی اهمیت بودن پیشنهادات پنجگانه موسوی برای کودتاچیان


به اعتقاد من، میرحسین موسوی با تحلیل بسیار خوبی که از روزهای پرحادثه آینده دارد، بیانیه اش را از هر بهانه ای برای افزایش کشتار توسط حکومت خالی کرده است. او هیچ گزکی به کودتاچیانی که خون جلوی چشم هایشان را گرفته، نداده است

اما همین اتفاقات امروز جمعه، حاکی از آن است که حکومت فقط سناریوی حذف را پیش می برد. اهمیتی به قواعد بازی نمی دهد. خانه نشینی یا تجمعات خیابانی ملت هم برایش بی اهمیت است. به قول خودشان می خواهند چشم فتنه را کور کنند

پنج دلیل برای اثبات این واقعیت که هر پنج تا را از امروز از فالس نیوز به عنوان صدای کودتا، برداشته ام ملاحظه می کنید

یک- جنتي در خطبه دوم نماز جمعه تهران: مردم اگر قانونگرا نبودند، حرمت شكنان را زنده نمي گذاشتند

دو- فاطمه آلیا: بهايي ها،وهابي ها، منافقين و طرفداران موسوي در هتك حرمت عاشورا با هم بودند

سه- امام جمعه اصفهان: حكم اقدامات گروه فتنه در روز عاشورا اعدام است


چهار- آيت‌الله نورمفيدي: قوه قضائيه قاطعانه با عاملان اغتشاشات روز عاشورا برخورد كند

امام جمعه شیراز: در نظام اسلامي حرف اول را رهبري مي‌زند و هيچ مرجعي از نظر شرعي و قانوني و عرفي اجازه ندارد مقابل حرف رهبري سخني بگويد