۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

خامنه ای ملت ایران را به باج خواهی متهم کرد!





خس و خاشاک و بزغاله و گوساله بودیم. حالا باجگیر هم شدیم. خ.ر در مازندران درباره اعتراضات به حق مردم ایران گفت: از من باج می خواهند اما من باج نمی دهم!
ای رهبر دیوانه، ما باج نمی خواهیم. ما سرزمینمان را می خواهیم و به زودی از تو پس می گیریم. اگر تا امروز نفهمیدی، 22 بهمن می فهمی از نگاه ما ملت سبز ایران، بزرگترین دشمن این ملت نه اسراییل است و نه انگلیس، بزرگترین دشمن این ملت خودت هستی

چرا لاریجانی ها توی بالاترین اسم ندارن؟ نظرتون درباره ل .ج .ن چیه؟




چرا لاریجانی ها توی بالاترین اسم ندارن؟ نظرتون درباره ل .ج .ن چیه؟



به خامنه ای میگیم خ. ر به احمدی نژاد هم میگیم ا.ن . به لباس شخصی ها هم میگیم ل.ش


اما چرا به این لاریجانی ها که همگی با هم شدن عمله کودتا، لقبی داده نشده تا الان؟
با ل.ج.ن موافقید؟ جواد ل.ج.ن
علی ل.ج.ن و
باقر ل.ج.ن
و....

۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

اگر این دولت مشروع است، یعنی تا چهار سال دیگر باید احمدی نژاد را تحمل کنیم؟




شیخ شجاع آن قدر برای این جنبش زحمت کشیده که به خودم اجازه نمی دهم در درایت او شک کنم. اما حق دارم بپرسم معنای مشروعیت بخشی به دولت چیست؟ الان حسین کروبی در بی بی سی گفت می خواهیم مجلس بنواند نظارت دقیق تری به دولت داشته باشد! عجب حرف بی ربط و چه انتظار مضحکی

۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه

بیت آیت الله منتظری را در مراسم چهلم تنها نگذاریم، جمعه 9 بهمن. قم، بلوار شهید منتظری





زمان و مکان مراسم چهلم آيت الله منتظری

‏بسمه تعالي ‏

‏‏ ‏چهل روز از رحلت جانگداز عبد صالح خداوند، اسطوره مجاهدت و مقاومت ، بزرگمرد عرصه فقاهت ،‏ ‏حضرت آيت الله العظمي منتظري (رضوان الله تعالي عليه) مي‎گذرد.
‏ ‏چهل روز پيش ، آن فقيه بزرگوار، مشتاق و سبكبار، نداي (فادخلي في عبادي وادخلي جنتي) حق را لبيك‏ ‏گفت و امتي را ناباورانه ، عزادار و داغدار خويش نمود; و اينك در چهلمين روز فراغش به سوگ‏ ‏مي‎نشينيم .
‏ ‏به سوگ مي‎نشينيم به ياد آن قلب هميشه تپنده تاريخ ، كه در برابر تمامي جور و ستمي كه بر او مي‎رفت‏ ‏اسوه صبوري و پايمردي و استواري بود، اما تحمل و توان مشاهده كوچكترين ظلمي را در حق هيچ‏ ‏انساني نداشت ، هر انسان با هر مسلك و عقيده و مرام ; او كرامت انساني را بسيار ارج مي‎نهاد. به پيروي‏ ‏از مولاي خود حضرت علي (ع)، پست و مقام را تا زماني ارزشمند مي‎دانست كه بتواند حق مظلومي را‏ ‏بستاند و پناه بي پناهي باشد يا باطلي را از جامعه بزدايد.
‏ ‏چهل روز است كه روح پر فتوح آن عزيز به معراج رفته و در جوار رحمت الهي مأوا گرفته است .
‏ ‏ضمن عرض تقدير و تشكر از حضرات مراجع عظام و علماي اعلام ، دانشگاهيان و روشنفكران و كليه‏ ‏اقشار ملت بزرگوار كه با ارسال پيام و بزرگداشت آن مرجع عاليقدر، مقام والاي علم و حريت را ارج‏ ‏نهادند، مراسم اربعين آن فقيد سعيد را با توجه به تضييقاتي كه متأسفانه وجود دارد، بدين گونه به اطلاع‏ ‏می رسانیم‎

‏ ‏زمان : جمعه ‏1388/11/9‏ ، ساعت 3 الي 5 بعدازظهر

‏ ‏مكان : قم ، بلوار شهيد محمد منتظري ، دفتر و بيت فقيه عاليقدر

بيت آيت الله العظمي منتظري

۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

کودتا در برنامه رو به فردا، مناظره ها تبدیل به تک گویی قاتلان شد




چه زود جا زدند کودتاچیان. علاالدین بروجردی و روح الله حسینیان! دو قاتل از تیم کودتای خامنه ای. واقعاً که عجب مناظره ای

۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

چاپخانه مرکزی کودتاچیان را بیشتر بشناسیم




نشریه همت همان جایی چاپ شده که شعار های مرگ بر موسوی و مرگ بر کروبی را در تیراژ وسیع، برای تظاهرات ساندیسی 9 دی ماه چاپ کرده بودند. آن جا در اصل متعلق به مهدی اسماعیل تبار است. فردی که با رانت های دولتی، مولتی میلیاردی دست نیافتنی در عرصه مطبوعات شده و مجله خنثای خانواده سبز را منتشر می کند. هرمز شجاعی مهر هم شریک اوست. این چاپخانه دقیقاً جنب شهرک سینمایی غزالی است و اگر همین الان هم سری به آن جا بزنید، بنر بزرگ محمود احمدی نژاد را مقابل در ورودی اش ملاحظه می کنید

۱۳۸۸ دی ۲۱, دوشنبه

مهدی کروبی: با چاقو و قمه به جان مردم در تهران و مشهد می افتند و بعد حکم محاربه برای دیگران صادرمی کنند




مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی در نامه ای سرگشاده خطاب به "ملت آزاده وعزادارایران" ضمن تقبیح عملکرد نظامیان و لباس شخصی ها، راهکارهای خروج از شرایط فعلی را در پنج بند مطرح کرد.

به گزارش سایت سحام نیوز، متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

بسمه تعالی

ملت آزاده و عزادار ایران؛

آنچه در عاشورای حسینی بر این ملک و دیار رفت، مایه نگرانی و آزردگی هر انسان آزاده و مسلمانی بود؛ آنچه از خشونت عریان به چشم دیدیم و آن کشتار بیرحمانه چیزی نبود که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت.خشونت برخی نیروهای حافظ امنیت و ارزان شدن جان آدمیزاد بدانجا رسیده است که در ظهر عاشورا در جمهوری اسلامی ایران با خودرو انتظامی ، مردم زیر گرفته می شوند و از بلندی پرتاب می گردند و سینه آنها را هدف گلوله قرار می دهند؛ لابد به آن دلیل که از رای خود پرسیده و صدایی برای حق خواهی بوده اند. و با این حال زبان ها را بسته می خواهند تا صدای دلخراش این جنايت به گوش ها نرسد. گویی که خدا ناظر بر این رفتارها نبوده است و آنچه بر عزاداران حسینی رفته را ندیده است. و گیریم که همگان را با ارعاب و تهدید به سکوت وادارند اما با فیلمها و تصاویری که جان دادن شیعیان حسینی در روز عاشورا را به تصویر می کشد و تصویری که به نام جمهوری اسلامی برای آیندگان به یادگار خواهد ماند چه می توان کرد؟ به راستی که بر این ماتم باید گریست.



حوادث بازداشتگاهها و ماجرای کهریزک و خشونت به زنان و دستگیری های فله ای و دادگاههای فرمایشی و ارعاب تئوریزه شده کم بود که دست آقایان به خون مردم در روز عاشورای حسینی نیز آغشته شد. طنز ماجرا اما آنجاست که طلبکار هم می شوند. دست پیش می گیرند مبادا که پس بیافتند. شب عاشورا به حسینیه جماران یورش می برند و با این حال از شکسته شدن حرمت امام و عاشورا نیز سخن می گویند. با چاقو و قمه به جان مردم در تهران و مشهد می افتند و بعد حکم محاربه برای دیگران صادرمی کنند. مواجب بگیران را به جان مردم می اندازند و مردم را فریب خورده و مزدور اجنبی می خوانند. منتقدان خود را منافق می نامند و کسی را روانه زندان می کنند که پدرش شهید مظلوم آیت اله بهشتی، قربانی منافقین بوده است. او را بازداشت می کنند آن هم در دانشگاه و در سر کلاس درس. البته آقایان حرمتی نیز برای دانشجو و دانشگاه باقی نگداشته اند و دانشگاه را پادگان کرده اند. دیدیم که چگونه در شانزدهم آذر ماه به دانشگاه قشون کشی کردند و دانشجویان را روانه زندان ساختند.



مردم ایران چه شیعه و چه سنی همواره احترامی خاص برای اهل بیت و مراسم مذهبی در ایران قائل بوده و هستند. آنچنانکه مسیحیان نیز در عاشورای حسینی نذر و نیاز خود را ادا می کنند و بی حرمتی به عاشورا در مملکت ما امری بی سابقه بوده است. البته شکستن حرمت عاشورا اگر از کسی سرزده باشد نیز محکوم است و پرواضح است که ارتکاب چنین اتهامی باید در دادگاه صالح رسیدگی ومطابق قوانین کشور مرتکبین مجازات گردند اما آقایان به عینه حرمت عاشورا را شکسته اند و با این حال مردمی چنین نجیب را به شکستن حرمت عاشورا متهم می کنند؛ انگار ندیده اند که شهیدان ما در عاشورای امسال لباس سیاه بر تن داشتند. گناهی را با گناه دیگر می شویند و یک دروغ را با دروغ دیگر تکمیل می کنند. گویا برای هدفی مقدس می توان دروغ را بر دروغ انباشت. آقایان از اندیشه ماکیاولی تنها همان جمله را خوب آموخته اند که هدف وسیله را توجیه می کند. دروغ می گویند اما تا به کی؟





همه اینها را انجام می دهند و جالب است که آنقدر احساس ترس و تنهایی می کنند که علما و چهره ها را در تنگنا قرار می دهند تا بیایند و با مظالم شان همراه شوند. امامان جمعه را بسیج می کنند تا در حرکتی هماهنگ به میدان بیایند و منتقد معترض را محارب بخوانند و راه را برای یک سناریوی از پیش طراحی شده دیگر بگشایند. معنای همه چیز وارونه شده بود که محارب نیز بر آن افزوده شد. نمی دانستیم که طلب کردن رای خود و اعتراض به دزدی سیاسی نیز از نگاه آقایان مساوی با محاربه و مصداق مفسد فی الارض است. تقسیم مردم به شهروند درجه یک و دو و خس و خاشاک کم بود که مردم را بزغاله و گوساله نیز نامیدند. مرحبا به این جسارت و بی پروایی!





خدایا تو شاهد باش که برای چهار روز حکومت چه آبرویی از اسلام و انقلاب بردند و چه ارزان موجبات تنفر مردم از روحانیت را فراهم کردند. خدایا تو شاهد باش که چگونه یک جدال سیاسی را به یک جنگ مذهبی تبدیل کردند تا بتوانند به نام دین، حق خواهی سیاسی مردم را سرکوب کنند. کار ما بدانجا رسیده است که یک گروه سیاسی به نام جامعه مدرسین اطلاعیه می دهد و یک مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی یوسف صانعی را از مرجعیت سلب می کند. جامعه مدرسین فعلی گویا تصور می کند از همان جایگاهی رفیعی برخوردار است که جامعه مدرسین پیش از انقلاب و در ابتدای انقلاب برخوردار بود. برخی از اعضای تازه به دوران رسیده جامعه مدرسين در غیاب اساتید گرانقدر بر اين خیال خام‌اند که یک مرجع را با یک اطلاعیه می توان از مرجعیت به در کرد. در حکومت اسلامی به مسجد و منزل و مدرسه عالم مجاهد آیت الله علی محمد دستغیب به خاطر اظهار نظری حمله ور میشوند و مردم را با توسل به زور از مسجد بیرون و خانه خدا را پلمپ می کنند. به نام مذهب، حکومت می کنند و با این حال چنین آبرو از مذهب می برند.





در این آشفته بازار اگر چهره ای همچون جناب آقای میرحسین موسوی نیز نجیبانه پیشنهادهایی را برای عبور از بحران پیشنهاد می کند پاسخ او هتاکی و توهین هایی است که از هر سو سرازیر می شود. گویی برخی از دست اندرکاران امور نه تنها تمایلی به آرامش ندارند که نان خود را در تنور بحران و آشوب و سرکوب می بینند و راه توفیق خود در قدرت را صرفا با وجود چنین شرایطی گشوده می یابند و بحران را با بحرانی دیگر پیوند می زنند. حال آنکه خروج از بحران در گرو اجرای کلیه اصول قانون اساسی است ؛ امری که شرط اساسی آن استقلال قوه قضائیه و اجتناب از سیاست در امر قضاوت است؛ همچنان که امام بزرگوار نیز فرمودند “قوه قضائیه قوه ای است مستقل و هیچ مقامی حق دخالت در آن را ندارد” و “قضات نیز نباید گوش به هیچ کس بدهند”. ما کجا و توصیه حضرت امام کجا!



آری، عده ای بر این گمان اند که با بستن تمام روزنه های اصلاح و دربند کردن تمام اصلاح طلبان، چراغ اصلاح طلبی خاموش خواهد شد و پرچم مبارزه با دروغ و فریب بر زمین خواهد افتاد. من اما شهادت می دهم که ارعابها و تهدیدهای روزافزون، نه تنها مرا در پیمودن مسیری که در پیش گرفته ام سست تر نکرده که راسخ تر کرده است و به واسطه ایمانی که به راه خویش دارم خود و فرزندانم را آماده هر گونه مصیبتی نیز ساخته ام. به نظر اینجانب خروج از بحران دامنگیر فعلی توجه به موارد ذیل خواهد بود:



1- اعتراف و توبه ظالمان و بخشش مردم: آنانی که مسبب مظالم عاشورای حسینی و حوادث پس از انتخابات بوده اند باید توبه کنند نه آنهایی که برای احقاق رای خود شهید داده اند. آنهایی باید توبه کنند که چوب حراج بر ثروت ملی کشور زده اند و از کیسه مردم حاتم بخشی کرده اند و مردم را در فقر و تنگدستی رها کرده اند. آنهایی باید توبه کنند که افراد بی صلاحیت را تایید صلاحیت کردند و افراد واجد صلاحیت را رد و مردم را از حق انتخاب کردن محروم ساختند و برای تغییر رای مردم جواز صادر کردند و اعتراض مردم را با گلوله سرکوب نمودند. آنهایی باید توبه کنند که دانشجویان را از تحصیل محروم کردند و بی دانشان را بر صدر نشاندند. توبه ظالمان اولین راه بازگشت آرامش به کشور و تسکین دل های داغدیده است. مردم ایران اهل زیاده خواهی نیستند. توبه کنندگان را که به گناه خود اعتراف کنند خواهند بخشید اگرچه ظلم آنها را فراموش نخواهند کرد. نه کسی به دنبال انتقام است و نه انتقام گیری درمانی بر ظلمهای رفته بر مردم خواهد بود.



2- انحرافی که از انقلاب ایران صورت گرفته باید اصلاح شود. انقلاب را بی شک صاحبان قدرت منحرف کرده اند و نمی توان بار این انحراف را بر دوش مردم گذاشت. اصلاح این انحراف نیز تنها در گرو اجرای قانون اساسی و کنوانسیون های بین المللی است که ما آنها را امضا کرده و به اجرای آنها متعهدیم. آزادی مطبوعات و به رسمیت شناختن فضای نقد و نقادی ، آزادی زندانیان سیاسی و حاکمیت حقوق ملت حرکت در مسیر اصلاحی است. نمی توان افراد را به صورت فله ای بازداشت و محاکمه کرد و بدون وکیل و هیات منصفه و به صورت غیرعلنی و در فضایی امنیتی و بدون رعایت اصول آیین دادرسی هر اتهامی را بر آنها بار کرد و با این حال دم از انقلاب و جمهوریت و اسلامیت نیز زد. انقلاب ما به انحراف رفته است و این انحراف تنها با به رسمیت شناختن آزادیهای مصرح در قانون اساسی اصلاح خواهد شد.





3- پرهيز از خشونت : احیای آزادی ها و مبارزه با استبداد را تنها با ابزار اصلاحات می توان پیش برد. ما معتقد به اصل ولایت فقیه و جمهوری اسلامی متکی بر آرای 98 درصدی هستیم نه جمهوری اسلامی ای که ارزشی برای رای مردم قائل نیست. بر این اساس ما معتقد به اصلاحات و مبارزه غیر خشونت آمیز برای بازگرداندن قطار انقلاب به ریلی هستیم که از آن خارج شده است. برای پیش برد مبارزه ای مسالمت آمیز نباید به دامان خشونت افتاد. اگرچه من اطمینان دارم که برخی از دست اندرکاران امور از افزایش خشونت استقبال می کنند چه آنکه آنها تنها در فضایی آکنده از خشونت است که می توانند راه را برای سرکوب بگشایند. از اینرو پرهیز از خشونت اصلی اساسی در حق خواهی اصلاح طلبانه ما بوده است و خواهد بود.





4- ریشه یابی و علت یابی حوادث اخیر: دستگاههای امنیتی بهتر است که به جای پروژه های نخ نما شده و اعتراف گیری های بی حاصل به دنبال ریشه یابی اتفاقات باشند. به فرض که مردم معترض رفتاری تندتر از انتظار نیز در روز عاشورا از خود نشان داده باشند باید به سراغ علت ها رفت نه نتیجه. کلام خداست که ” فریاد توام با تندی را دوست ندارد مگر آنکه فریاد مظلوم باشد”. اگر خشونتی از سوی برخی از مردم سرزده است باید دید که چه برخوردی با آن جمعیت میلیونی در بیست و پنجم خرداد که تنها شعارشان سکوت بود صورت گرفت که آنها چنین تغییر مشی داده اند؟ آیا اگر خشونتی از سوی برخی معترضین صورت گرفته باشد نتیجه خشونت برهنه و ظلمی نیست که بر آنها روا شده است؟ دستگاههای امنیتی به جای آنکه در توجیه حوادث و سناریوی ذهنی خود بر دایره بازداشت ها بیافزایند بهتر آن است که ریشه این مظالم و خشونت ها را شناسایی کنند؛ که از دیدگاه اینجانب ریشه این اتفاقات و مظالم و عصبانیت مردم نیز به انتخابات ریاست جمهوری 84 بر می گردد؛ انتخاباتی که نقطه آغازی در نادیده گرفتن رای و حق مردم بود.



5- من مهدی کروبی آمادگی خود را برای مناظره با هر نماینده ای از سوی حکومت اعلام می کنم تا مشخص شود که این انقلاب را چه کسانی به انحراف بردند و مسئول مظالم رفته بر مردم چه افراد و گروه هایی هستند. ما را منافق و فتنه جوی و وابسته به دولتهای غاصب وسلطه جو خوانده اند. شیوه ما البته این نیست که مخالف خود را منافق و ضدانقلاب و برگشته از اسلام بخوانیم. اما تنها یک مناظره واقعی که مردم نظاره گر مستقیم آن باشند روشن خواهد ساخت چه کسی با حق است و چه کسی بر حق؛ چه کسانی از منافع ملي، عزت و سربلندی مردم بزرگ ایران و آرمان هاي امام فاصله گرفته و چه کسانی هنوز بر آن آرمان ها پایبند هستند. در این میان داوران اصلی مردم خواهند بود و چه داوری بهتر از مردم.

مهدی کروبی

21 دی ماه 1388

۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

شواهد پنجگانه، از بی اهمیت بودن پیشنهادات پنجگانه موسوی برای کودتاچیان


به اعتقاد من، میرحسین موسوی با تحلیل بسیار خوبی که از روزهای پرحادثه آینده دارد، بیانیه اش را از هر بهانه ای برای افزایش کشتار توسط حکومت خالی کرده است. او هیچ گزکی به کودتاچیانی که خون جلوی چشم هایشان را گرفته، نداده است

اما همین اتفاقات امروز جمعه، حاکی از آن است که حکومت فقط سناریوی حذف را پیش می برد. اهمیتی به قواعد بازی نمی دهد. خانه نشینی یا تجمعات خیابانی ملت هم برایش بی اهمیت است. به قول خودشان می خواهند چشم فتنه را کور کنند

پنج دلیل برای اثبات این واقعیت که هر پنج تا را از امروز از فالس نیوز به عنوان صدای کودتا، برداشته ام ملاحظه می کنید

یک- جنتي در خطبه دوم نماز جمعه تهران: مردم اگر قانونگرا نبودند، حرمت شكنان را زنده نمي گذاشتند

دو- فاطمه آلیا: بهايي ها،وهابي ها، منافقين و طرفداران موسوي در هتك حرمت عاشورا با هم بودند

سه- امام جمعه اصفهان: حكم اقدامات گروه فتنه در روز عاشورا اعدام است


چهار- آيت‌الله نورمفيدي: قوه قضائيه قاطعانه با عاملان اغتشاشات روز عاشورا برخورد كند

امام جمعه شیراز: در نظام اسلامي حرف اول را رهبري مي‌زند و هيچ مرجعي از نظر شرعي و قانوني و عرفي اجازه ندارد مقابل حرف رهبري سخني بگويد