۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

کشف یک نامه عاشقانه ایرانی از جیب معشوقه پس از 200 سال



مدیر جشنواره سعدآباد در اولین جشنواره تجسمی سنتی ایرانیان گفت: این نامه به همراه یک سکه تاریخی، در جیب یکی از لباس های زنانه عصر قاجار پیدا شده. 
200 سال قبل صاحب این لباس، دختری به نام گلپر بوده. 
نامه را مردی که حاجی نامیده شده، به گلپر داده. حاجی در نامه اش نوشته: حاجی همه چیز دارد. حاجی متموله است. حاجی تو را دوست دارد. تو حاجی را دوست می داری؟
حاجی ملک دارد. کاروانسرا دارد. حاجی باغ دارد. حاجی خوشگل است. 36 دندان پهلوی هم دارد. وقت آب خوردن گلویش معلوم است. اگر به حاجی مایلی آن وقت مادر منوچهر را طلاق می دهم.
در ابتدای نامه هم این شعر را نوشته است: بنویس دلابه یار کاغذ/ بفرست به آن نگار کاغذ/ نه سیم و نه زر نیاز داری/ پس گلپر خانم تو به جهان چکار داری؟

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

آقای احمدی نژاد، چقدر خوبه که آدم مادر عروس باشه، اما خرمگس معرکه نباشه

رییس جمهور غیر منتخب ملت ایران، در بیاناتی حکیمانه و گوهر بار در خاک کشور دوست و برادر سوریه فرمودن: ما در فارسی ضرب المثلی داریم که هرکی حرف بی جایی بزنه میگن دو کلمه هم از مادر عروس
اول این که: هرکی دیپلم متوسطه هم داشته باشه می دونه دو کلمه از مادر عروس، ضرب المثل نیست. ترکیب کنایی است. شما که دکتری چرا؟ شما که استاد دانشگاهی، شما که توی نامه بی جواب به جورج بوش نوشتی معلمی، شما چرا؟
دوم این که: ما در فارسی ضرب المثلی داریم... ببخشید یک ترکیب کنایی داریم که میگه: بر خرمگس معرکه لعنت. 
در نتیجه: چقدر خوبه که آدم مادر عروس باشه، اما خرمگس معرکه نباشه

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

هشت ماهه که میگین اتمام حجت با سران فتنه! پس معطل چی هستین؟ ما منتظریم تا رفراندوم واقعی خیابانی رو نشونتون بدیم

بدبخت های ترسوی کودتاچی، شما که حماسه ساندیسی 9 دی دارین. شما که حماسه داربستی 22 بهمن دارین. شما که 63 درصد رای دارین. شما که تئوریسین های عالیقدری مثل علم الهدی و رحیم مشایی و رامین و شجونی و حائری دارین. چرا معطلین پس؟ شما که کیهان و یامین پور و 20:30 و وطن امروز و بنگاه باتوم پراکنی فارس نیوز دارین.
شما که هشت ماهه هی میگین اتمام حجت با سران فتنه. آخرین فرصت برای سران فتنه. همش وعده وعید! پس چرا معطلین بدبخت های ترسو؟
تمام اطرافیان موسوی و کروبی رو دستگیر کردین. خواهرزاده بیگناه موسوی رو کشتین. برادر زنش رو گرو نگه داشتید. پسر کروبی رو تهدید به لواط کردین. خب چرا معطلید؟ چرا آخرین اشتباه جمهوری فاشیستی خودتون رو مرتکب نمیشید؟
موسوی و کروبی از جان گذشته هستن. ما هم منتظریم تا در صورت بازداشت این دو عزیز، آسفالت میدان پاستور محل اقامت دیکتاتورترین حاکم قرن رو شخم بزنیم.
راستی، شما که موش و سوسک رو فرستادین فضا، اگه آخرین اشتباهتون رو هم مرتکب بشین و موسوی و کروبی رو دستگیر کنین، خودتون کجا خواهید رفت؟ کاری می کنیم که حسرت سرنوشت اون سوسک و موش رو بخورید. 
به قول خودتون ملت ایستاده است. بدجوری هم ایستاده است. ما منتظرانیم! 

۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

هر روز از اسرای جنبش یاد کنیم. اکبر منتجبی و مسیح علی نژاد در تحریریه روزنامه شیخ شجاع، اعتماد ملی

 
اکبر منتجبی نفر اول از سمت راست، همچنان بازداشت است
عکس از تحریریه روزنامه اعتماد ملی، مدتی قبل از کودتای 22 خرداد
همه روزه با یادآوری نام و خاطره شهدا و اسرای جنبش سبز، نگذاریم که در هیاهوی اخبار، فراموش شوند

۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

رجب زاده کوچکترین مهره است. آمران جنایت در کوی دانشگاه، خامنه ای و احمدی نژاد و سپاه پاسدارن ولایت وقیح هستند

درباره این فیلم که خون از چشم های ما جاری کرده، فقط رجب زاده مقصر نیست. او یک قاتل کوچک و حقیر است. بقیه را نباید فراموش کرد. خامنه ای و پسرش، سپاه ولایت وقیح و محمد احمدی نژاد.
ننگ بر جمهوری کثیف اسلامی و فاشیستی سیدعلی خامنه ای

۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

دولت هلند به اون نازنینی سقوط کرد! محمود جان باش که چیزی نمانده صبح دولتت بدمد

محمود...آن چه ازهاری و شریف امامی و شعبون بی مخ و تیمسار نصیری و خلخالی و رادان و مرتضوی دارند، تو یک جا داری

برای جلوگیری از تکرار قضیه اسب تروا، لطفاً تا قبل از بیانیه مشترک موسوی و کروبی، از دادن هرگونه تز برای 4شنبه سوری خودداری کنید

به نظرم می رسه پوسترسازی و کارهای گرافیکی و دادن تزهای جور و اجور برای چهارشنبه سوری، اونم در شرایطی که هنوز مشخصاً نمی دونیم آیا جایی باید تجمع کنیم؟ آیا تظاهراتی در کار هست؟ آیا...، اتلاف انرژیه.
تز دادن و هشدار دادن و نظریه های آتش سبز و قاشق زنی و سوزاندن عکس این و اون، در مقطع فعلی بی نتیجه است. اگه چند روز صبر کنیم، شاید بیانیه مشترک موسوی و کروبی تعیین کننده باشه. البته شاید هم اونا اصلاً به این موضوع اشاره نکنن. در اون صورت می شه بالاترین رو پر کرد از تزهای توئیتری و فرندفیدی!

۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

آیت الله طالقانی می گفت مساجد به مستراح هم نیاز دارند. حالا جمهوری اسلامی، کل مساجد را تبدیل به مستراح کرده!

مرحوم آیت الله طالقانی وقتی دید که دارند شهر نو را خراب می کنند و زنان شاغل در خیابان جمشید را می کشند و می سوزانند و سر دست می گیرند و شادی می کنند، در نماز جمعه تهران به این موضوع اشاره کرد و برای این که نارضایتی خودش را نشان بدهد گفت والله مساجد هم به توالت نیاز دارند.
حالا به لطف و مدد کودتاچیان، کل مساجد کشور تبدیل به توالت شده اند. جایی که قبلاً بدون وضو کسی جرات نداشت وارد شود، حالا تبدیل شده به محل تجاوز! آن هم از نوع درتی سکس! هم کتک می زنند و هم تجاوز می کنند.
حتی پسر آیت الله کروبی از بزرگنام ترین مردان انقلاب اسلامی هم از منحرفان جنسی مساجد در امان نیست

۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

دکتر ابراهیم یزدی و کیوان مهرگان، دو نگین از اسرای جنبش سبز


حال دکتر ابراهیم یزدی وخیم است. از وضعیت کیوان مهرگان روزنامه نگار هم مدت هاست که خبری نیست. او هشتم دیماه توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. جالب است که دکتر یزدی هم یک روز قبل از او اسیر شد.
او مبتلا به بیماری سرطان پروستات است و تا به حال تنها یک بار موفق به تماس با خانواده، برای درخواست دارو شده است. در آخرین گزارشها در مورد او آمده است دکتر یزدی در پی فشار بازجویان به یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران انتقال یافته اما ساعتی بعد، علی رغم مخالفت پزشکان از بیمارستان به محل نامعلومی منتقل شده است. هر روز یاد اسرای جنبش را گرامی بداریم تا در هیاهوی اخبار روزانه، فراموشمان نشود که برای بیرون آوردن هر چه سریعتر این آزاده های سرافراز، به اتحاد و همدلی بیشتر و سازماندهی دقیق تر نیاز داریم.

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

ترک، کرد، لر، فارس، گیلک، ترکمن، بلوچ، و...22 بهمن ثابت می کنیم که ما همه با هم هستیم

 
ما همه با هم هستیم
تمام اقوام ایران، خواهان ایرانی آزاد هستند

۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

علم الهدی، شجونی، مصباح، حسینیان و مرتضی آقا تهرانی /قبل از انقلاب

آخوندهای درباری. همان هایی که نوع حکومت برایشان فرقی نمی کند. شغل ایشان لیسیدن و مواجب گرفتن و سکوت کردن است. چه محمدرضا شاه روی تخت سلطنت باشد و چه خامنه ای روی منبر حکومت.
راستی این آخوندها با استناد به کدام فتوا، در بوسیدن دست زن نامحرم مجاز هستند؟!
پاسخ: با استناد به همان فتواهایی که امثال شجونی را در جویدن خرخره و حسینیان را در قتل های زنجیره ای یاری کرد!

۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

تاکید روح الله حسینیان بر ساختن فیلم های امنیتی!


 خسرو خوبان دیروز:  بابا به والله ما خودمان یک زمانی قاتل بودیم!
خسرو خوبان امروز: بابا به والله ما خودمان یک زمانی فرانسیس فورد کاپولا بودیم.

متهم ردیف اول قتل های زنجیره ای از فیلم حاتمی کیا خوشش اومده. من اگه جای حاتمی کیا بودم حتماً به فکر فرو می رفتم که کجای کارم اشتباه بوده که یک جلاد و قاتل از من خوشش اومده. جالبه که خسرو خوبان، بعد از سلاخی و قصابی، علاقمندی های دلی هم داره. مثل فلاحیان، جلاد خامنه ای که یک زمانی آهو نگه می داشت!

البته حسینیان توضیح نداده که فیلم های امنیتی یعنی چی؟ هر چی فکر کردیم چیزی غیر از فیلم های بازحویی از زن سعید امامی به ذهنمون نرسید

۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

متکی اینجاست! ما سبزهای مقیم مونیخ یکشنبه 18 بهمن، استارت 22 بهمن تاریخی شما را از همین جا می زنیم

وزیر خارجه دولت کودتا، فکر می کرد می تواند بی سر و صدا بیاید و برگردد! حالا ما سبزهای مقیم مونیخ،  سفر خارجی متکی را به کامش زهر می کنیم.  بعد از دانشجویانی که به نوفل لوشاتو رفتند، بعد از به هم خوردن کنسرت خون در هلند و به هم زدن ضیافت کنسولگری در فرانکفورت، حالا ما سبزهای مقیم مونیخ به همراه دوستان آلمانی خودمان، یکشنبه 18 بهمن از همین مونیخ، استارت روحیه بخش و امیدآفرین خودمان را می زنیم، برای تظاهرات 22 بهمن باشکوه و تاریخی ملت ایران
در این کنفرانس، مک کین و جان کری و روسای جمهور زیادی حضور دارند. شاید آن ها تا به حال از نزدیک توانایی جنبش سبز ایران را ندیده باشند. ایرادی ندارد! نشانشان خواهیم داد.  

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

خدایا، از نوشین جعفری در چنگال متجاوزان کهریزکی محافظت کن



خبرنگار سرويس ادب و هنر روزنامه اعتماد بود.  بیست و دو سال سن دارد.  او عضو ستاد میرحسین بود اما در ماه های پس از انتخابات  هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشت.

۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

انتقاداتی که در کمال فروتنی، به بالاترین وارد می دانم

بالاترین صاحب نقشی کلیدی، غیر قابل انکار و درخور تقدیر در پوشش خبری و حتی پیشبرد مطالبات جنبش سبز است.
اما انتقاداتی که بیشترش فنی هم هست را در کمال فروتنی به بالاترین وارد می دانم. حالا که با فرا رسیدن 22 بهمن، احتمال گسترده تر شدن جنبش سبز وجود دارد و پس از دهه فجر، بعید نیست که حکومت به لحاظ تاکتیکی وارد فاز جدیدی بشود و شدت خشونت را حتی وحشیانه تر بکند، امیدوارم این مشکلات فنی هم به همت نخبگانی که بالاترین را راه انداخته اند و شما بالاترینی های خلاق و عزیز، برطرف بشود.



1- هفته قبل ذیل مطلبی از سایت خودنویس که آقا مهدی بنیانگذار بالاترین هم به آن لینک داده بود، کامنت های جالبی بود مبنی بر این که جو عمومی بالاترین، یک مقداری احساسی است.

بد نیست وقتی خبر اعدام ها یا بازداشت ها را می خوانیم، بلافاصله انگشت را نبریم روی کیبورد. بهتر است چند دقیقه ای دقیقه صبر کنیم تا مطلبی که می خواهیم بفرستیم بالاترین، فقط تورم رگ گردن و خون گرفتن جلوی چشم ها نباشد.

2- دائماً مطالبی می بینیم از این نوع: آقای موسوی که عقیده داری فلان، اما من عقیده دارم بهمان.

بله، "آزادی بیان" شناسنامه و هویت بالاترین است. اما بالاترین، قرار نیست فقط سکوهای هاید پارک لندن باشد که هر تلنگر ذهنی را در تیراژ وسیع، هوار بزنیم. این جا هم مثل جنبش سبز، کسی متکلم وحده نیست. قرار است شنونده هم باشیم. یاد بگیریم. تصورات اشتباه خودمان را اصلاح کنیم و اطلاعات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... مان را هم افزایش بدهیم.


3- وقتی می خواهیم رای قرمز بدهیم، نوشته شده است: تیتر، توضیح یا پخش نامناسب. نقض حریم خصوصی. توهین آمیز. خبر غیر واقعی، تکراری
در قوانین بالاترین که در دسترس عموم است، تفاوتی بین این تخلف ها دیده نمی شود. یعنی تکراری بودن لینک با تیتر، توضیح یا پخش نامناسب، هر دو به یک اندازه "قانون شکنی" محسوب می شوند.
همه ما در طول روز، بارها با لینک های تکراری روبرو می شویم. اگر فرضاً گزارش تخلف همه آن ها را رد کنیم، آیا همگی بسته می شوند؟ در بلاگ بالاترین به این موضوع پرداخته شده و ما هم محدودیت ها را درک می کنیم. اما به هر حال اگر قوانین در این خصوص روشن است، چرا جزئیاتش اعلام نمی شود. اگر به طور مثال جاهایی هست که می شود تخفیف داد، آن هم جزئیاتش روشن نیست. یعنی نمی دانیم مبنای قضاوت به طور کامل با قانون است یا گاهی مصلحت های شفاهی هم دارد؟


4- قضیه "تیتر، توضیح یا پخش نامناسب" در بالاترین، زبانم لال، شبیه قضیه "تشویش اذهان عمومی در جمهوری اسلامی" شده. چون هر دو جزئیاتش در دسترس عموم نیست و هر دو فرصت دفاع به متهم نمی دهند.


5- هفته قبل حساب کاربری من به خاطر "تیتر، توضیح یا پخش نامناسب" به مدت یک هفته بسته شد. در حالی که همه روزه با یک شمارش ساده، دست کم 50 تا لینک در بالاترین منفی می گیرند چون "تیتر، توضیح و پخش نامناسب" داشته اند. آیا حساب کاربری تمام ارسال کنندگان، یک هفته مسدود می شود؟ اگر 5 کاربر به لینک من منفی دادند، 225 کاربر هم مثبت دادند. چرا خواست اکثریت، برای تخفیف در مجازات من لحاظ نشد؟
در حالی که نمونه هایی سراغ داریم که کرور کرور منفی گرفته اند و به زودی مجدداً لینکی از همان نوع ارسال کرده اند!
تنها پیامد یک هفته محرومیت، این بود که نتوانم در وقایع چهلم آیت اله منتظری، اعدام ها و همچنین درگیری در نوفل لوشاتو، اطلاع رسانی کنم.

ضمناً طبق قوانین صریح بالاترین، "لینک هایی که یک مطلب را، بدون دلیل مشخص و موجه، عینا از جای دیگر نقل قول می‌کنند جایی در بالاترین ندارند" اما در اجرا آیا همین گونه هست؟ این حجم انبوه مطالب و لینک های تکراری از کجا سرازیر می شود به بالاترین؟
پیشنهاد: بهتر نیست به جای بستن یا مسدود کردن اکانت کاربران، از امتیازات روزانه آن ها کم کنیم؟ مثلاً 200 امتیاز برای لینک تکراری. 500 امتیاز برای لینک توهین آمیز و ...

بالاخره داغ و درفش اگر جواب می داد، جمهوری اسلامی الان بهترین حکومت دنیا بود!


6- بالاترین "تیتر محور" شده. زبانم لال و بلا تشبیه، از این لحاظ آدم را گاهی یاد مجله های زرد می اندازد. یک تیتر جذاب بزن، حتی اگر محتوا هم نداشته باشی خیالی نیست! شاید به این خاطر که طبیعتاً وقت کم است و هر لحظه ممکن است اینترنت قطع شود و فیلتر شکن لعنتی هم ریپ بزند، سریعاً تیترها را می خوانیم و مثبت و منفی های کتره ای می دهیم.
مطالب بلندی که تیتر جذاب ندارند، فقط در صورتی امتیاز می گیرند که نویسنده سرشناس یا ارسال کننده سرشناس داشته باشند.

7- دائماً منفی هایی می بینیم که داد می زند مطلب را نخوانده. مثلاً منفی توهین آمیز داده. در حالی که نیت ارسال کننده این بوده که ما ببینیم مثلاً روح الله حسینیان در صحبت هایش به خاتمی توهین کرده، نه این که خودش بخواهد توهین کند.

8- نکته بعدی درباره فحش و دشنام است. دروغ چرا. خودم هم دو یا سه بار این کار ناپسند را انجام دادم. اما انصافاً وقتش نرسیده که همه ما بالاترینی ها، یک بار برای همیشه بساط فحش و کلمه های آب نکشیده را چه در کامنت ها و چه در لینک ها جمع کنیم؟

9- با محدودیت ها و بگیر و ببندهای رژیم، ارسال لینک از داخل ایران هفته به هفته کمتر می شود. ای کاش جذب کاربران جدید خصوصاً از داخل، زودتر عملی شود تا لطمه ای به شبکه عظیم اطلاع رسانی شهروندان خبرنگار وارد نشود. ضمناً نمی دانید چقدر غم انگیز است که دوست داری کامنت بگذاری اما چون عضو نیستی: بخش ارسال نظرات غیر فعال شده است!