۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

نیک آهنگ کوثر: زمانی که کاندیدای شورای شهر تهران شدم، از کشتارهای 67 بی اطلاع بودم

نیکاهنگ کوثر، گفتگویی تخیلی با مجله نیویرکر که به صورت نیمه اختصاصی و نیمه عمومی که به آن تعاونی می گویند انجام داد. کوثر در این مصاحبه گفت: زمانی که من در ایران بودم و برای عضویت در شورای شهر تهران به در و دیوار می زدم، به جان محمود فرجامی که هیچ کس برایم عزیز تر از او نیست قسم می خورم، هیچ اطلاعی از کشتار 67 و حتی اعدام ها و تیرباران های اول انقلاب و قتل عام کردستان نداشتم.
کوثر در ادامه افزود: البته چه فایده! هرچی سعی کردم از نردبان حکومت جمهوری اسلامی بالا برم موفق نشدم. قسمت نشد در شورای شهر، همنشین بزرگان و علمایی مثل محمود خسروی وفا، حسن بیادی، زریبافان و حبیب کاشانی بشم. حیف! آرزو به دلم موند و در حسرت خدمت به شورای اسلامی، سوختم و ساختم.
 در همین حین، خبرنگار نیویورکر هم گفت: نیکی جان از شما چه پنهون، تا الان احمدی نژاد 10 دفعه اومده آمریکا، ولی ما فقط 3 تا سوال می پرسیم ازش. یکی اسرائیل و دوم قضیه اتمی و سوم هم مسئله همجنس بازها. هیچ وقت سوالی درباره 67 و این جور مسائل ازش نمی پرسیم.
 اما وقتی خواستیم با شیخ شجاع مصاحبه کنیم، بعضی رفقای ایرونی که دستی هم در طراحی و اینا دارن، بهمون خط دادن که اینم بپرس بلکه یه کم بخندیم!

۸ نظر:

  1. این قبیل افراد را باید طرد کرد ،پرداختن به ایشان بیشتر حس جلب نظرشدن شان را ارضا میکنه .این آدم در مقابل کسی مثل مانا نیستانی شدیدا احساس حقارت میکنه و کلاس کارهاش خیلی پایینتره .اسم این قبیل آدمهای بی شخصیت را میشه گذاشت لعبتان بیرون از کشور جمهوری اسلامی .افرادی مثل داریوش سجادی ،حسین درخشان و این یکی آویزون های رژیمند .

    پاسخحذف
  2. You people sre no better than current rulers of Iran who do not allow crtisism of any sort.
    Why dont you talk about of Mousavi and and Karroubi's role in Khomeini's criminal rule
    and government

    پاسخحذف
  3. خیلی‌ جالبه که ما ایرانی‌‌ها اینقدر راحت دروغ میگیم .مثل آقای کروبی که گفت من اطلاع نداشتم .حتی من دهاتی پشت کوهی هم خبر دار شدم .بهتر هست که آدم یک قدری شجاعت داشته باشه و به حقیقت اعتراف کنه.الحمدالله آقای نیک‌آهنگ خارج تشریف دارن نباید از کسی‌ بترسند ،یا به دادگاه جواب گوی باشند.

    پاسخحذف
  4. با اجازه اندر حکایت آقایان که که همگی چه درشکل رهبری جنبش کنونی چه پیرو چه .... از هیچی خبر ندارند این حکایت را میگذارم وصف حال ایشان است :

    چنین حکایت کنند که : روزی سعدی از دیاری به دیاری میرفت و در راه چشمش به زمین افتد . جای پای یک مرد و یک شتر را دید که از جلو او رد شده بودند... .
    بعد در یک طرف راه ، مگس و طرف دیگر ، پشه دید .
    پیش خود گفت : یک لنگه بار این شتر ، عسل بوده و لنگه ی دیگرش روغن .
    باز نگاهش به خط راه افتاد . دید علف های یک طرف جاده خورده شده .
    پیش خود گفت : یک چشم این شتر کوره بوده ، یک چشم بینا .

    از قضا خیال های سعدی همه درست بود و ساربانی که از آنجا گذشته بود ، به خواب رفت و وقتی که بیدار میشود ، میبیند شترش رفته است .
    او سرگردان بیابان شد تا به سعدی رسید .
    پرسید : شتر مرا ندیدی ؟
    سعدی گفت : یک چشم شترت کور نبود ؟
    مرد گفت : چرا
    سعدی گفت : بارش عسل و روغن بود ؟
    مرد گفت : چرا
    سعدی گفت : من ندیدم
    مرد ساربان که نشانی ها را درست شنید ، ابرو در هم کشید و گفت : شتر مرا تو دزدی ، همه ی نشانیها را هم درست گفتی
    بعد با چوبی که در دست داشت ، شروع کرد به زدن سعدی ، سعدی تا آمد بگوید من از روی جای پای او و علامت ها متوجه شدم ، چند ضربه از ساربان تازیانه خورد . وقتی مرد ساربان متوجه حرف های سعدی شد که او شتر را نزدیده راه افتاد و رفت .

    سعدی زیر لب زمزمه کرد و گفت :
    سعدیا چند خوری چوب شترداران را تو شتر دیدی ؟ نه جا پاشم ندیدی
    شتر دیدی ، ندیدی !!!

    پاسخحذف
  5. نیک اهنگ عزیز از من می شنوید خودتان را به یک روانپزشک خبره معرفی کنید یا به دفتر روزنامهء وزین کیهان.بیشتر اوقات فکر می کنم بیچاره خانواده تان از دستتان چه می کشند.البته جنبش مردمی تکثر گراست و جا برای همه دارد حتی شما.بهر حال باید پذیرفت جامعه ای که مدتها تحت انواع فشارها بوده عوارض و تبعاتی مانند شما نیز خواهد داشت.

    پاسخحذف
  6. گور بابای نیک آهنگ ، موسوی و کروبی و جمهوری اسلامی و هر کس دیگه که بادش می کنین.

    پاسخحذف
  7. به طور کل نیک آهنگ آدم قابل بحثی نیست.
    اما سخن من با نگارنده ی بی شعور این یادداشت هست که هنوز دچار فوبیا هست و بلد نیست به جای واژه احمقانه ی همجنس "باز" از واژه ی "همجنس گرا" استفاده کنه.
    کمی شعور را ضمیمه کن به نوشته هایت ، به مغزت

    پاسخحذف
  8. ساختار حکومت اسلامی ساختار شتر گاو پلنگی بود و هست که این البته در زمان آیت اله خمینی بیشتر بود هم بخاطر کاراکتر اون آدم هم بخاطر اینکه جکومت هنوز در حال نهادینه شدن و ساختار یابی بوده پس اینکه کروبی بگه من در جریان اعدام های سال 67 نبودم می تونه واقعیت داشته باشه در جکومتی که وزیر خارحه ی هفت ساله اش بگه در زمان پذیرش قطعنامه من در جریان پذیرش آن نبودم و نخست وزیرش به رئیس جمهور وقت نامه می نویسه و می گه به عربستان بمب برده اید و کشف شده است و من از طریق خبرگزاری ها در جریان قرار گرفته ام . اینجور بی اطلاعی ها عجیب نیست و می تونه واقعیت داشته باشه .
    یه موضوع هم راجع به نیک آهنگ . رفتارهای ایشون و خود نویسش بیشتر این حس رو در خواننده بی طرف و منصف ایجاد می کنه که ایشون اساسا خوش خوشانش میشه که بودن خودش رو در نبودن دیگران و دیده شدن خودش رو در ندیده شدن دیگران جستجو می کنه
    خودت باش آقا خودت باش وقتی هم از هزار کیلومتری داری نسخه می نویسی اقلا اونقدر انصاف داشته باش که یاد اون روزایی که توی زندان بودی هم بیفت . یاد هیشگی لازم نیست بیفتی یاد فقط خودت بیفت ولی همون خودت که کف سلول افتاده بود بعد که یادت افتاده سعی می کنی کمتر با توهین به شعور خواننده هات مطلب بچاپی

    پاسخحذف